تک رمان
دانلود رمان
تک رمان
پست های ویژه

InShot_۲۰۲۳۰۸۲۶_۱۵۳۱۴۷۰۷۳.jpg


رمان در حال تایپ نيلوفر کاغذی با یک قتل بسیار عجیب و قابل توجه شروع می شود. عدم حاشیه نویسی بر افزایش هیجان رمان نيلوفر کاغذی تاثیر زیادی گذاشته و مخاطب از ابتدا جذب داستان خواهد شد. در ادامه با ژانر و نويسنده این رمان بیشتر آشنا شده و بخش هایی از آن را می خوانیم.

درحال تایپ – رمان نيلوفر کاغذی | ابراهیم نجم آبادی کاربر انجمن تک رمان

نام رمان : نيلوفر کاغذی
نام نویسنده: ابراهیم نجم آبادی
ژانر: تراژدی ،جنایی_ پلیسی، عاشقانه
خلاصه:
گل، گل نيلوفر، اولین چیزی که به ذهنمون میاد زیبایی و بوی خوش ولی گل داستان ما کاغذیه ، نيلوفر کاغذی که فقط بوی خون میده!
السا مامور تحقیقات قتل های زنجیره ای میشه، قتل های بی رحمانه ای که قوی ترین آدم با دیدن یا شنیدنش لرز به اندامش میفته!
السا باید با استدلال و تحلیل های درست و منطقی پرونده ای رو پیش ببره و به سرانجام‌ برسونه که تنها سرنخش امضای قاتل است، نيلوفر کاغذی!
یه بازی شطرنج خونین با سه استاد بزرگ، السا، قاتل و ….
مقدمه رمان در حال تایپ نيلوفر کاغذی:
یه شب عادی به معنای تاریکی، سکوت و چشمک ستارگان و بس .
ولی این شب های داستان، شب های عادی نیست یعنی یه نفر نمی خواد این شب ها عادی باشه کسی که نه انسان نه حیوان!
یه گذشته خشن، دوران کودکی بد و سال ها عذاب، باعث ایجاد مشکلات ذهنی میشه !
عجز، ناتوانی و خشم بیشتر و بیشتر میشه و بعدش بوم، آزاد میشه! و قتل.
اونا تو صورت قربانی های خودشون کسایی رو میبینن که زجرشون دادن، برای اون کشتن مثل یه بیماری میمونه و همزمان نیز درمان محسوب میشه، حس میکنه که برای کشتن قربانی هاش یه دلیل خوب داره، داره برای عدالت میکشه .
مثل رستم و آرش، اونا قهرمان های داستان خودشون بودن، اینجا همینطور، هر تبهکاری قهرمان داستان خودشه، فقط فرقش اینکه همه داستان قهرمان میدونیم ولی هیچکس داستان تبهکار نمیدونه!
برشی از رمان در حال تایپ نيلوفر کاغذی
اگه از تموم ادم های دنیا این سوال کنی که سخت ترین کار دنیا چیه؟
اکثریت ادم ها جوابشون خودکشیه ولی من جز اقلیت هستم، قتل!
سخت تر از کشتن خودت، کشتن یه شخص دیگه است، خیلی سخته با اراده و اختیار مرتکب به قتل هم نوعت بشی.

***
خمیازه ای کشیدم وارد اتوبان شدم و باتوجه به موقعیت مکانی که برام فرستاده بودن حرکت می کردم، موقعیت مکانی محل پیدا شدن یه جنازه که هنوز اطلاعاتی ازش نداشتم.
همه روزشون با یه صبحونه درست و حسابی شروع می‌کنند ولی من با قتل و خون و از این چیزا ‌…
سرعتم بیشتر کردم، باید زودتر می رسیدم به اونجا، این اولین پرونده‌ بزرگ من به عنوان شخص اول پرونده است باید با موفقیت به سرانجام‌ برسونمش.
تو اتوبان رانندگی میکردم به موقعیت مکانی نگاهی انداختم فاصله زیادی با محل قتل نداشتم.
بعد اپلیکیشن ازم خواست بپیچم سمت راست که یه جاده خاکی بود که به سمت بیابون و تپه ها میرفت.
بعداز اتوبان خارج شدم، وارد یه جاده خاکی شدم، مسیر خیلی داغون بود، دویست شش نازم داغون میشه تو این مسیر حالا خوبه رنگش سفید زیاد گرد و خاک بشینه روش نشون نمیده.
از دور ماشین های همکار هامعلوم بود یکم سرعتم بیشتر کردم تا زودتر برسیم. بعد از رسیدن به اونجا ماشینم کنار ماشین بقیه پارک کردم از ماشین پیاده شدم و در ماشین بستم. به خاطر درجه ام( سرگرد) بهم احترام گذاشتن. بچه‌ها داشتن انگشت نگاری و کارهای معمول در مورد قتل انجام می‌دادن تا سرنخی پیدا کنن.
رمان در حال تایپ نيلوفر کاغذی
با قدم های بلند به سمت سروان احمدی حرکت کردم، احترام گذاشت، منم بهش نگاه کردم ازش پرسیدم.
– سلام، شناسایی شده؟
احمدی با سر تایید کرد و گفت:
_سلام ، اره، طبق لباس هایی که تو نایلون کنار جنازه عر*یان بود فهمیدیم که کیه؟
به احمدی خیره شدم.
_ خب؟
احمدی با دست راستش دستی به سیبیلش کشید و جواب داد.
_آرمیتا کریمی یه دختر بيست ساله، پدرش معلم بازنشسته، ديروز ساعت چهار بعدازظهر از خونه خارج شده و بعد ناپدید شده، تا اینکه امروز جنازه اش نایلون پیچ، پیداشد!
***
جهت دریافت راهنمایی برای نام نویسی در انجمن رمان نویسی تک رمان یا چاپ کتاب ازطریق ایتا یا تلگرام در ارتباط باشید
Taakroman233@gmail.com
09195199153


پیشنهاد ما به شما:

دلنوشته در حال تایپ فریب چشمانت

رمان فانتزی در حال تایپ تک رمان

رمان در حال تایپ میقات


  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب

گل، گل نيلوفر، اولین چیزی که به ذهنمون میاد زیبایی و بوی خوش ولی گل داستان ما کاغذیه ، نيلوفر کاغذی که فقط بوی خون میده!
السا مامور تحقیقات قتل های زنجیره ای میشه، قتل های بی رحمانه ای که قوی ترین آدم با دیدن یا شنیدنش لرز به اندامش میفته!
السا باید با استدلال و تحلیل های درست و منطقی پرونده ای رو پیش ببره و به سرانجام‌ برسونه که تنها سرنخش امضای قاتل است، نيلوفر کاغذی!
یه بازی شطرنج خونین با سه استاد بزرگ، السا، قاتل و ... .

مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    رمان نیلوفر کاغذی
  • ژانر
    تراژدی، جنایی_ پلیسی، عاشقانه
  • نویسنده
    ابراهیم نجم آبادی
اگر نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید
کامنت ها

ورود کاربران

  • کیمیااین رمان ماله خیلی وقت پیشه???? اولین قلمم یبار ویرایشش زدم اما از دستم رفت خلاص...
  • Zahrajafarianسلام به شماره 09195199153 در ایتا یا تلگرام پیام بدید...
  • سونیاسلام من ثبت نام کردم اما نمیدونم چطوری رمانم رو براتون ارسال کنم اگه امکانش هست...
  • Zahrajafarianسلام ایمیل بدید taakroman233@gmail.com...
  • Zahrajafarianلینک مشکل نداره اگر باز نمیشه براتون ایمیل بدید بفرستم taakroman233@gmail.com...
  • Zahrajafarianسلام در حال ترجمه هست...
  • Zahrajafarianسلام لینک مشکل نداره روی این لینک بزنید http://dltaakroman.ir/%D8%B1%D9%85%D8%A7...
  • پریترخدا جلد آخرم بزارید خسته شدم هر روز چک میکنم...
  • helenسلام من نمیتونم رمان و دانلود کنم چرا؟...
  • helenسلام ببخشید من نمیتونم رمان و دانلود کنم چرا؟...
درباره سایت
تک رمان
دانلود رمان از طریق سایت تک رمان در دسترس بوده و نویسندگان می توانند رمان خود را در انتشارات تک رمان منتشر کنند. سایت و انجمن تک رمان در تاریخ 1398/8/20 راه اندازی شده است.
آمار سایت
  • 453 نوشته
  • 7 محصول
  • 879 کامنت
  • 11 کاربر
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " تک رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.