در دشت دگر گل افسونی چو بروید می ایم. می بویم. من بادم:می پویم. من کوهم:می پایم. برگ افتاد:من زنده به اندوهم،ابری رفت. سنگی می شکنم،رازی با نقش تو می گویم. و در ان سوی نگاه چیزی می بینم. چیزی را می جویم. این سو نه،ان سویم. پرهایم؟پرپر شد ام. چشم نویدم به نگاهی تر شده ام. سیمای روان با شبنم افشان تو می شوم. در جوی زمان در خواب تماشای تو می رویم. سهراب سپهری
سرد سرما شاخه های تکیده ی وجودم را لرزاند . پالتوی خز دار مشکیم را تن می کنم با اولین قدمی که از خانه به بیرون می ذارم وز کاش می شد خنجری زد بر ان رفتن من که رسیدن نخستین به تو را سهل کرد. بگویم بودن با تو یک اشتباه سهل بوده است. پمپاژداشتی کنار بزنم و بروم…؟! تر می پرستیدم پس زنم و بروم؟! چگونه شد تو را تو را که از هر قلبی بیش تر خوشه های دلتنگی در دلم جوانه می زند چگونه شد ،تورا تورا که از هر عشقی عاشقانه بی خبر از حال من در گوشه ای از این دنیا زندگیت را می کنی. باد می شکند ارامش برگ های درختان میدان را و تو اما در میان ان تفکرات رمیده شده کند. یاد ان چهره ی حیران گشته ات به وقت شیمی درمان ی عجیب حالم را دگرگون می یاد و خاطرات تو تالتم می بخشد بر بی کسی این شب هایم. گوشی موبایلم را بر می دارم چند لحظه روی اسم تو معکس می کنم ، جاده ی گران بهای تو نیستی و تنهایی گردابی شده است که تیغ می کشد بر ارامشم. گوش می سپارم به صدای تیک تاک ساعت گوشه ی اتاق و لیوان چایم را سر می کشم. پنجره افکارم را به پهنای جهان می گشایم،دمی از غم در دلم می دمد.
دانلود رمان از طریق سایت تک رمان در دسترس بوده و نویسندگان می توانند رمان خود را در انتشارات تک رمان منتشر کنند. سایت و انجمن تک رمان در تاریخ 1398/8/20 راه اندازی شده است.
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " تک رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.
خلاصه دلنوشته:
خسته نباشید?