تک رمان
دانلود رمان
تک رمان
پست های ویژه

تماس بگیرید

هفت سال قبل بود. زمانی که تیارا سعی کرد تا خانواده ش رو از ورشکستگی نجات بده و از زندان رفتن پدرش جلوگیری کنه. اما راهی رو برای این کار انتخاب کرد که منجر به طرد شدنش از سمت خانواده ش شد و باعث شد که مجبور بشه از باراد، پسرعموش، کمک بخواد و به خونه ش پناه ببره. همون موقع بود که تیارا، عاشق شد. عاشق باراد… و همین عشق رازهایی رو برملا کرد که تا به اون لحظه سر به مهر بودن و کم کم شروع به آشکار شدن کردن و هر دوشون رو به دردسر انداختن…

توضیحات

خرید رمان دلداده به دلدار 


خرید رمان دلداده به دلدار

نویسنده و ویراستار: فریبا میم قاف

ژانر: عاشقانه، غمگین، معمایی

 کپیست: Moon✦

طراح جلد: الناز حقیقی

قیمت: 30.000 تومان

خلاصه: هفت سال قبل بود. زمانی که تیارا سعی کرد تا خانواده ش رو از ورشکستگی نجات بده و از زندان رفتن پدرش جلوگیری کنه. اما راهی رو برای این کار انتخاب کرد که منجر به طرد شدنش از سمت خانواده ش شد و باعث شد که مجبور بشه از باراد، پسرعموش، کمک بخواد و به خونه ش پناه ببره. همون موقع بود که تیارا، عاشق شد. عاشق باراد… و همین عشق رازهایی رو برملا کرد که تا به اون لحظه سر به مهر بودن و کم کم شروع به آشکار شدن کردن و هر دوشون رو به دردسر انداختن…


برای خرید رمان دلداده به دلدار از طریق ایتا، تلگرام، ایمیل یا انجمن اقدام کنید.

09195199153

Taakroman233@gmail.com

تنها واریزی ها به شماره کارت 5859831143056926 به نام زهرا جعفریان مورد قبول بوده و امکان خرید از طریق شماره کارت دیگری وجود نخواهد داشت.


در بخشی از خرید رمان دلداده به دلدار می خوانیم:

شروع: 24/1/1399 – ساعت 5:08 صبح

ماشین را جلوی خانه نگه داشت. لبخندی زدم و با تمام عشقی که در وجودم بود به صورت جذابش نگاه کردم.

– ممنون خیلی خوش گذشت.

او هم لبخند زد اما لبخندش واقعی نبود. تلخ بود. از سر اجبار بود. با بی‌میلی بود. این را فقط من می‌فهمیدم.

– خواهش می‌کنم. کاری نکردم.

لبخند ماسیده شده‌ام را تمدید کردم و گفتم:

– پس… دیگه فعلاً.

در ماشین را باز کردم تا پیاده شوم که با شنیدن صدایش متوقف شدم.

– صبر کن تیا.

با فکر اینکه حتماً می خواهد همان چیزی که من می‌خواهم را بگوید، با خوشی زیادی که در قلبم پخش شده بود، در را بستم و دوباره به طرفش برگشتم. منتظر نگاهش کردم. رنگِ نگاهش عوض شده بود. تازه متوجه لحن صدای عوض شده‌اش شدم. خوشیِ قلبم، جایش را به ترس داد.

– چرا دیگه ازم نمی‌خوای در مورد پدر و مادرت بهت بگم؟ دیگه برات مهم نیستن؟

نگاهم پایین افتاد، سرم هم. کاش امشب حرفش را پیش نمی‌کشید. کاش امشب کامم را زهر نمی‌کرد. کاش امشب چیزی نمی‌گفت. آب دهانم را قورت دادم و ترجیح دادم حقیقت را بگویم.

– فکر کردم شاید اذیت شی.

نگاهش کردم و ادامه دادم:

– نمی‌خواستم بهم به چشم یه مزاحم نگاه کنی. نمی‌خواستم مجبورت کنم که دائماً در موردشون بهم بگی.

دست راستش را که روی فرمان بود، پشت صندلی‌ام گذاشت و کامل به صورتم مسلط شد. سعی کردم فقط به چشم‌هایش نگاه کنم و نگاهم به حالت جذاب نشستن‌ش نیفتد.

– ازت دلخورم تیا، چند ساله که دلخورم. اما اگه قرار بود بهت چشم یه مزاحم نگاه کنم الان اینجا نبودم.

بغضم گرفت. تاب نگاه جدی‌اش را نداشتم. بغ کرده نگاهم را به انگشتان در هم پیچیده‌ی دستانم دادم. دستش را روی شانه‌ام گذاشت و آرام گفت:

– مطمئنی نمی‌خوای بری مامانت رو ببینی؟ بیچاره زن‌عمو داره دق می‌کنه.

خرید رمان دلداده به دلدار

نگاهم تار شده بود و قلبم داشت از درد می‌ترکید. چه فکر می‌کردم و چه شد! اخم کردم و گفتم:

– چرا برم ببینمش؟ مگه همون آدما من رو از خونه بیرون نکردن؟

سرخ شده بود و نفس‌هایش تند و کش‌دار شده بودند.

– می‌خوای بگی تقصیر تو نبود که از خونه بیرونت کردن؟ نکنه یادت رفته چیکار کردی؟ انتظار داشتی چی بگن؟ دیگه واقعاً داری ناامیدم می‌کنی.


جهت چاپ کتاب، انتشار کتاب الکترونیکی و دریافت مشاوره از طریق ایمیل یا ایتا و تلگرام در ارتباط باشید

Taakroman233@gmail.com
09195199153


پیشنهاد ما به شما:

خرید کتاب دستنوشته های اشک

رمان او بدون من منتشر شد!

بیوگرافی نویسندگان تک رمان 

تعرفه تبلیغات تک رمان 


  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب
هفت سال قبل بود. زمانی که تیارا سعی کرد تا خانواده ش رو از ورشکستگی نجات بده و از زندان رفتن پدرش جلوگیری کنه. اما راهی رو برای این کار انتخاب کرد که منجر به طرد شدنش از سمت خانواده ش شد و باعث شد که مجبور بشه از باراد، پسرعموش، کمک بخواد و به خونه ش پناه ببره. همون موقع بود که تیارا، عاشق شد. عاشق باراد... و همین عشق رازهایی رو برملا کرد که تا به اون لحظه سر به مهر بودن و کم کم شروع به آشکار شدن کردن و هر دوشون رو به دردسر انداختن...
مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    خرید رمان دلداده به دلدار 
  • ژانر
    عاشقانه، غمگین، معمایی
  • نویسنده
    فریبا میم قاف
  • ویراستار
    فریبا میم قاف
  • طراح کاور
    الناز حقیقی
  • صفحات
    450
اگر نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید
  • 21 روز پيش
  • Zahrajafarian
  • 209 بازدید
  • تماس بگیرید
  • 0 کامنت
کامنت ها

ورود کاربران

  • Zahrajafarianلینک انجمن https://forums.taakroman.ir/...
  • Zahrajafarianجلد سوم منتشر نشده...
  • مینوچطور میتونم به صورت آنلاین دنبال کنم...
  • مینوچطور میتونم عضویت پیدا کنم و اینکه کجا میتونم جلد سوم آنلاین رو بخونم...
  • مینوچطور میتونم عضویت پیدا کنم و اینکه کجا میتونم جلد سوم آنلاین رو بخونم...
  • ثریامن این رمان رو خوندم عالیهههه من خیلی دوسش داشتم و با تک تک کارکترا مخصوصا افسان...
  • nazninzahraچقدر باهاش گریه کردمممممم چرا انقدر غم‌انگیزززز اخه؟!...
  • کیمیااین رمان ماله خیلی وقت پیشه???? اولین قلمم یبار ویرایشش زدم اما از دستم رفت خلاص...
  • Zahrajafarianسلام به شماره 09195199153 در ایتا یا تلگرام پیام بدید...
  • سونیاسلام من ثبت نام کردم اما نمیدونم چطوری رمانم رو براتون ارسال کنم اگه امکانش هست...
درباره سایت
تک رمان
دانلود رمان از طریق سایت تک رمان در دسترس بوده و نویسندگان می توانند رمان خود را در انتشارات تک رمان منتشر کنند. سایت و انجمن تک رمان در تاریخ 1398/8/20 راه اندازی شده است.
آمار سایت
  • 455 نوشته
  • 8 محصول
  • 885 کامنت
  • 11 کاربر
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " تک رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.