دانلود دلنوشته مرگ تدریجی احساس تو را میبینم، هرروز، هر دقیقه و هر آن جایجای این خانه. این ممکن نیست؛ لیکن تو مرا سالهاست، رها کردهای. گفته بودی عشق؛ در قاموس تو بیمعنیست و من مجنون، کر بودم و غزلها برایت سرودم؛ و می دانم تو هرگز آن ها را نخواندی. ه. راد.
دلنوشته مرگ تدریجی احساس نویسندگان:هاووش راد_نفس صدیقی ژانر:عاشقانه قسمتی از متن: شاهد بودم، خندههایی را که بر لبت بود و شاهد بودم؛ ناراحتیهایی که قلبم را از سینه جدا میکرد. توان داشتی و نمیدانم چگونه مرا از پای در میآوردی اما؛ هرکه بودی آن زمان برای من، چون فرشتهای پاک بودی! به کتابها و عکس هایم که پناه میبرم؛ گذشته دوباره زنده میشود و ساعتها، غرق در خوشی بودم که حال، به جهنم بدل شده بود. ن. صدیقی من، جهان را زیر پا گذاشتم تا تو را داشته باشم؛ این من فکر میکرد لیاقت بودنت را ندارد اما؛ حال این تو هستی که لیاقت عشق پاکم را نداشتی. من، رهگذری بیش نبودم که تو، قلبش را ستاندی. ن. صدیقی نیستی؛ ولی تو را میبینم. رفتهای؛ ولی دستانت را روی شانههایم حس میکنم. تو میخندی و صدایم میکنی و من، غرق در این لذت واهی “حضورت” میمانم. ه. راد گاهی عاشق که میشوی، دنیایت را برای او میگذاری و اما؛ اگر روزی برسد که آن عشق دنیایت را خراب کند، بیدرنگ او را به گورستان متروکه قلبت خواهی فرستاد. ن.صدیقی رفیق نارفیقم، چه کردی با من که دشمنان لبخند به لــ*ب دارند؛ و رقیبان قصد ربودن قلبی، که متعلق به توست. دلیل میخواهم؛ برای این قلب، دردهای شبانه، برای تمام سیگارهای له شده کف اتاق، دلیل بی دلیل شکستنم و دلیل دل کندنم از تو… میدانی چیست؟! خود با دلیلت، دلیل بی دلیلیهایم هستی. ه. راد.
آثار پیشنهادی ما:
مشخصات کتاب
نام کتاب
دلنوشته مرگ تدریجی احساس ژانر
عاشقانه نویسنده
هاووش راد_نفس صدیقی طراح کاور
Nesa منبع تایپ
www.taakroman.ir لینک های دانلود
اگر نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید
1492 روز پيش maryam banoo 367 بازدید0 کامنت
مریم مرشدزاده هستم، مدیریت کل سایت و سرپرست بخش کتاب