تک رمان
دانلود رمان
تک رمان
پست های ویژه

تماس بگیرید

Description

خرید رمان مستعمره


 خرید رمان مستعمره زینب گرگین

نام رمان: مستعمره

نویسنده: زینب گرگین

ژانر: عاشقانه اجتماعی تراژدی

ویراستار: Pegah.a

طراح جلد: green voice

کپیست: زهرا جعفریان

خلاصه: رها دختری از تابع گرمای جنوب، با مرگ پدرش، خانواده پدریش ادعای کفالت اون رو می‌کنن و در نهایت، عموی بزرگش اعتصام، رها رو از مادرش می‌گیره و دختر شهرستانی مارو با یک دنیای جدید رو به رو می‌کنه.

رها با وارد شدن به خونه اعتصام، پاش به ماجراهای عجیب و خطرناکی باز میشه که باعث میشه…

تعداد صفحات: 744

قیمت: 40.000 تومان

مقدمه :

افتاب را می‌بینی؟

دریای خروشان را چه؟

هوای سبک و جان بخش را چه؟

نان برشته و گندم‌های درونش را چطور؟

بیا یک معامله کنیم.

هوا را از من بگیر، اما خنده‌هایت را…

جان را از من بگیر اما خنده‌هایت را…

زیبای این دریا را از من بگیر اما زیبایی چشم‌هایت را نه…

نان و غذا را از من بگیر، اما ارامش اغوشت را نه…

اصلا تمام دنیا در عوض داشتن تو، باشد؟


برای خرید از طریق ایتا، تلگرام، ایمیل یا انجمن اقدام کنید.

09195199153

Taakroman233@gmail.com

تنها واریزی ها به شماره کارت 5859831143056926 به نام زهرا جعفریان مورد قبول بوده و امکان خرید از طریق شماره کارت دیگری وجود نخواهد داشت.

برای مطالعه نمونه کلیک کنید


در بخشی از خرید رمان مستعمره زینب گرگین می خوانیم:

سنگینی تَنش را حس می‌کنم.
گرمای نفس‌هایش پوستم را می‌سوزاند.
به سیاهی تیله‌هایش خیره می‌شوم و ترسیده خودم را در بالشت جمع می‌کنم.
انگشت‌هایش با خشونت روی گردنم می‌نشیند و سرش نزدیک‌تر می‌شود.
یک حاله‌ی نور روی نیم رخش افتاده بود و تیغه‌ی بینی‌اش ان نور را می‌شکست…
نمی‌توانستم حرف بزنم!
نمی‌توانستم نفس بکشم…
به یقه‌ام چنگ می‌اندازم و با چشم‌های گرد شده سعی در شناسایی ان غریبه داشتم.
در سیاه چاله‌های چشم‌هایش جهان دیگری بود!
با احساس خیسی بَدنم به اطرافم نگاه می‌کنم و بالا امدن اب را می‌بینم.
هر ان امکان داشت کشتی غرق شود!
به سیاهی اتاقک چوبی کشتی نگاه می‌کنم و قصد در جیغ زدن برای رهایی از این مَرد را داشتم اما حنجر‌ام از شدت ترس یاری نمی‌کرد.
یک تار موی مشکی در پیشانی بلندش می‌افتد و همین که لَب هایش به گوشم می‌رسد از ته دل جیغ می‌کشم.
ناگهان، با بسته شدن چشم‌هایم و باز کردن ان، متوجه تغییر فضا می‌شوم.
نفس نفس می‌زنم و به اتاقک لنج خیره می‌شوم.
هیچ کس در اتاقک نیست و خورشید، تابان تابان در میان اسمان است!
دستی به عرق پیشانی‌ام می‌کشم و می‌نشینم که با دیدن هانیه که با خنده به قیافه بهت زده ام خیره است، متعجب اخم در هم می‌کشم:
– چته؟
بی طاقت زیر خنده می‌زند و طبق عادت مزخرف همیشگی اش به رانش می‌کوبد.
باد زیر ساحلی سفیدش می‌زند و با به بازی گرفتن ان، پاهای لاغر گندمی اش در ذوق می‌زنند.
پوفی می‌کشم و با پاک کردن عرق شقیقه ام موهای خیس از عرقم را جمع می‌کنم و بالای سَرم گوجه ای می‌بندم.
– ببند دهنتو بابا، مسواک گرون میشه.
به پیشانی اش می‌کوبد و به ناگهان به حالت ادمی که ناله می‌کند، دستی به بدنش می‌کشد و چشم سفید می‌کند:
– اه، ای تو رو خدا، نه نه…
حدس اینکه دوباره در خواب ابرو ریزی کرده ام زیاد سخت نیست!


جهت چاپ کتاب، انتشار کتاب الکترونیکی و دریافت مشاوره از طریق ایمیل یا ایتا و تلگرام در ارتباط باشید

Taakroman233@gmail.com
09195199153


پیشنهاد ما به شما:

خرید کتاب دستنوشته های اشک

رمان او بدون من منتشر شد!

بیوگرافی نویسندگان تک رمان 

تعرفه تبلیغات تک رمان 


  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب

رها دختری از تابع گرمای جنوب، با مرگ پدرش، خانواده پدریش ادعای کفالت اون رو می‌کنن و در نهایت، عموی بزرگش اعتصام، رها رو از مادرش می‌گیره و دختر شهرستانی مارو با یک دنیای جدید رو به رو می‌کنه.


رها با وارد شدن به خونه اعتصام، پاش به ماجراهای عجیب و خطرناکی باز میشه که باعث میشه...


مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    خرید رمان مستعمره
  • ژانر
    اجتماعی تراژدی عاشقانه
  • نویسنده
    زینب گرگین
  • ویراستار
    pegah.a
  • طراح کاور
    green voice
  • صفحات
    744
اگر نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید
  • 287 روز پيش
  • Zahrajafarian
  • 869 بازدید
  • تماس بگیرید
  • 0 کامنت
کامنت ها

ورود کاربران

  • Zahrajafarianسلام بله...
  • Zahrajafarianروی لینک دانلود نگه دارید بزنید باز کردن در برگه جدید...
  • ایماناَه اَه پر از غلط املایی اعصابم خورد شد 🤬🤬🤬...
  • ℋ𝒶._.𝒸ℋگـر یـوسـف قـلـ♡ـب زلـیـخـا بـشـکـسـت تـا اَبـد پـاے زلـیـخـا بـنـشـسـت ؛ گـَرچـ...
  • ساراسلام. لینک خرابه...
  • HADISEHسلام یه سوالی داشتم... من دارم رمان مینویسم و میخوام انتشارش بدم ... شما اینجا ر...
  • Parastooواقعا از تمام زحماتتون ممنونم انگار ک ی تیکه از قلبم کنده شده بود ولی الان سر جا...
  • Zahrajafarianدر انجمن رمان نویسی تک رمان عضو شید...
  • Zahrajafarianبه شماره 09195199153 در تلگرام پیام بدید یا ایتا...
  • مریمmaryamdastfal82@gmail.com...
درباره سایت
تک رمان
دانلود رمان از طریق سایت تک رمان در دسترس بوده و نویسندگان می توانند رمان خود را در انتشارات تک رمان منتشر کنند. سایت و انجمن تک رمان در تاریخ 1398/8/20 راه اندازی شده است.
آمار سایت
  • 497 نوشته
  • 11 محصول
  • 924 کامنت
  • 11 کاربر
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " تک رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.