خلاصه کتاب:من عاشق پروازشان هستم. گاهی بیصدا و آرام است. حس آزادیشان را دوست دارم.تشبیهشان به قاصدکها را دوست دارم.همان مقدار با آرامش و ستودنی بالا میروند! اما غم چشمهایشان عجیب دل را میزند. حسرت و دلهرهشان عذاب میدهد؛ اما دگر راهی نیست!
خلاصه کتاب:
آرزو که سال آخر دانشگاه است، عاشق پسری به نام معراج میشود که هیچ توجهی به او ندارد، آرزو با دوستانش نقشهای میچیند که معراج را وابسته به خود کند و موفق هم میشود، اما نقشه جایی بههم میریزد که دوست آرزو هم دلباختهی معراج میشود و ...
خلاصه کتاب:
یعنی میشود تابستان، بشود عروس زمستان؟ یعنی میشود جانان قصهی ما بشود عروس کوه سرد غرور؟یعنی میشود دختر قصهی ما وقتی از طوفانهای بزرگ زندگیاش تن نحیفش شروع به لرزش کند، کسی باشد که دستهای او را بگیرد و با گرمای دستش وجود او را سراسر گرما و آرامش کند؟امّا چه کسی میتواند باور کند که کوه سرد غرور دارای دستان گرمی باشد.تقدیر چه سرنوشتی را برای دختر قصهی ما رقم خواهد زد و جانان ما جنون و جانان چه کسی خواهد شد؟
خلاصه کتاب:
عشقی نافرجام در گذشته و تخم کینه هایی که به دنبال آن در قلب رشد کرد و میوه آن نفرت شد. نفرتی که منجر به انتقامی دشخوار شد و آینده بسیاری از بیگناهان را رقم زد، سرگذشت آن نفرت و مبادرت به انتقام به ققنوسی نحس ختم شد، ققنوسی که کینه را پررنگ تر کرد و آینده بسیاری را در آتش خود سوزاند. آیندگانی که به دنبال انتقام آمدند اما انهدام از آنشان شد. به راستی که تقدیر همه چیز است.
خلاصه کتاب:
من هیچ وقت با این دل و با این دست خالی برای همیشه زندگی نخواهم کرداگر همه من را در آ*غ*و*ش بگیرند و بهم لبخند بزنند از زندگیم چیزی نخواهم فهمید .من محزونم !
خلاصه کتاب:
دانلود دلنوشته صوتی علی برادر خدام خسروشاهی با گویندگی سمیرا امیری و میکسر بهار کلاته در قالب چند قسمت ارائه شده و در ادامه می توانید از این دلنوشته صوتی زیبا لذت ببرید.
خلاصه کتاب:
عاشقی جُرمیست که تاوانش زهر نارو است. تو را در باتلاق خود میکشاند و خوب که در ژرفای عشق فرو رفتی، نفست را میبرد. تو میمانی و آرمانِ یک ناجی که بیاید و مدد دهد. نه چَشمداشتی به انتهای راه است، نه آرزویی برای زیستن و نه رمقی. مدتها بعد، از آن دوردستها اگر سرابزده شوی؛ بلکه مردی را ببینی و با خود بگویی که ای کاش عاشقت کند وقتی چند دقیقهی پیش خیانت لالت کرد!
خلاصه کتاب:دختری که در پی زندگی عادیاش هست؛ ولی ناگهان بعد از کشته شدن خانوادهاش به اسارت در میآید و وارد قصر امپراطور کویات میشود. و زندگیاش دچار تغییراتی میشود. تغییراتی از جمله مصیبت، پریشانی، نفرت و در نهایت عشق!
دانلود رمان از طریق سایت تک رمان در دسترس بوده و نویسندگان می توانند رمان خود را در انتشارات تک رمان منتشر کنند. سایت و انجمن تک رمان در تاریخ 1398/8/20 راه اندازی شده است.
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " تک رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.