تک رمان
دانلود رمان
تک رمان
پست های ویژه
معرفی بهترین رمان های در حال تایپ

خلاصه کتاب: مطالعه رمان های در حال تایپ باعث ایجاد انگیزه در نویسنده ها شده و همچنین به برنامه ریزی و زمان بندی راحت تر خوانندگان هم کمک میکند. کسانی که زمان کافی برای مطالعه رمان ندارند، می توانند با مطالعه رمان های در حال تایپ ساعات خاصی را در هفته به مطالعه رمان اختصاص داده و سپس با نظردهی مناسب به نویسندگان نیز انگیزه خوبی ببخشند. در این مطلب به معرفی بهترین رمان های در حال تایپ پرداخته شده است.

  • نام کتاب: رمان های در حال تایپ
  • نویسنده: کاربران انجمن تک رمان
دانلود دلنوشته دلشکسته

خلاصه کتاب: زیر آسمان شهر قدم میزدم؛باران میبارید.همه عاشقان دست در دست هم بودند زیر چترو من خیس از اشک بودم در زیر باراندلم میخواست در همین نزدیکی یک نفر را پیدا کنم که مرا از تنهایی بیرون آوردو با من قدم بزند!

  • نام کتاب: دلنوشته دلشکسته
  • ژانر: تراژدی
  • نویسنده: علی خسروشاهی
  • صفحات: 9
دانلود دلنوشته محکوم به سکوت

خلاصه کتاب: به راستی که چرا من به حکمی محکوم شده‌ام که قاضی ندارد؟ چرا می‌خواهند بی‌گناهی را پای چوبه‌دار ببرند؟ مگر بی‌گناهی هم جرم است؟ فریاد می‌زنم. فریاد می‌زنم و امید کمک دارم؛ امّا آخ که نمی‌دانم چرا همیشه سکوت بر فریاد پیروز است. چگونه بگویم من نمی‌خواهم در برابر ناحق‌هایی که به ظاهر حق‌اند، سکوت کنم؛ امّا افسوس که من محکوم به این سکوت شده‌ام...

  • نام کتاب: دلنوشته محکوم به سکوت
  • ژانر: تراژدی
  • نویسنده: فلورا
  • صفحات: 13
دانلود دلنوشته تیهاء

خلاصه کتاب:
همان سیزده طرد شده
ام،
که در پس
ماهیت نحسی؛
خودش را نهان کرد
ه
و باانتظار، گردش زمین را حساب می
کند.

  • نام کتاب: تیهاء
  • ژانر: تراژدی، اجتماعی
  • نویسنده: مهاجر.
  • صفحات: 8
دانلود دلنوشته چند دقیقه تا مرگ

خلاصه کتاب: در این لحظه‌های آخرم، به یاد لحظه‌های ناب زندگی افتادم. یاد روزهای پر از خاطره، لحظه‌های شیرین کودکی، لحظات شاد و شیرین و پر از خنده‌های بچه‌گانه. یاد روزهایی که به سختی باهم بودیم. روزهای شیرین کودکی و روزهای شیرین و رویایی زندگی. یاد روزهایی که باهم شوخی می‌کردیم و بازی می‌کردیم و در کنار هم زندگی می‌کردیم.​

  • نام کتاب: دلنوشته چند دقیقه تا مرگ
  • ژانر: اجتماعی، تراژدی
  • نویسنده: علی خسروشاهی
  • صفحات: 12
دانلود داستان کوتاه دل آزار

خلاصه کتاب: مردی شریک جریانی می‌شود که نباید!با نجاتِ دختری از دل سیاهی در شبی تاریک، او را اسیر دستانی می‌کند که تا قبل از آن برایش ناشناس بودند. از همان ابتدا می‌توانست تقدیرش را پیش‌بینی کند؛ آن‌قدر خود را بدبخت می‌دید که چیزی به نام رویِ خوشِ زندگی را نمی‌شناخت! اما خداوند کسانی را در راهش قرار می‌دهد که…

  • نام کتاب: داستان کوتاه دل آزار
  • ژانر: اجتمایی، تراژدی
  • نویسنده: پوررضا آبی بیگلو
  • صفحات: 58
دانلود داستان کوتاه توبه فریب

خلاصه کتاب:

مردی که در چند عمر نخستینش شرارت‌های بسیار می‌کرد، اکنون چاقو غلاف کرده و دیگر پِی جنگ و ستیز نمی‌رود. توبه کرده بود از آنچه که خدا حرامش دانسته، پرهیز کند. از آنانی که برایش نیست دوستی کند و نظری به کسی نداشته باشد! صفا و صمیمیتش را نوش رفقای بامرامش می‌کرد و گویی از این تغییر بسیار خوشحال بود. تغییری که در شخصیت و صفاتش ایجاد شده بود، بر زندگی همیشه پر هیجانش هم اثری بزرگ گذاشت، زندگی سعادتمندش از همان زمان شروع شد، از وقتی که کسی وارد ذهنش و از آن خارج نشد.

  • نام کتاب: داستان کوتاه توبه فریب
  • ژانر: تراژدی، عاشقانه
  • نویسنده: پوررضا آبی بیگلو
دانلود دلنوشته ساعت عاشقی

خلاصه کتاب: این روزها قِید پتوپیچ خوابیدن مقابلِ شومینه یا بخاری را زده‌ام؛ گرمم نمی‌کند! قیدِ چای دارچین با نبات، حتی قیدِ نقاشی و بامیه را... این روزها از هر آن‌چه که تا چندی پیش، دیوانه‌وار دوست‌شان داشتم گذشته‌ام. دلم را زده‌اند و منشا این دل‌زدگی به تو می‌رسد! بلند خندیدن را ترک کرده‌ام، لاک زدن را ترک کرده‌ام، دیگر بوی خاکِ باران خورده و صدای رعد آرامم نمی‌کند. همه‌شان را از سرم در کرده‌ام. این روزها با خود قهر کرده‌ام. قیدِ نازک‌نارنجی بودن را زده و عادتِ کرانچی خوردن را ترک کرده‌ام. من این روزها حتی خودم را هم ترک‌ کرده‌ام! من... من همه‌چیز و همه‌کس را ترک کرده‌ام و دلم تو را می‌خواهد! می‌خواهم به دیار تو سفر کنم. به جایی حوالیِ بندهای میانیِ انگشتانت؛ یا شاید حتی به جایی حوالیِ گر*دن تا چانه‌ات! من خود را تَرد کرده‌ام. من... من دلم تو را می‌خواهد و من جز تو؛ تمام جهانم را ترک کرده‌ام!

  • نام کتاب: ساعت عاشقی
  • ژانر: عاشقانه، تراژدی
  • نویسنده: صبا نصیری
  • صفحات: 13
دانلود رمان در امتداد پگاه

خلاصه کتاب: با تو هم‌قدم می‌شوم. با تو می‌گذرم از پل‌هایی که بر تاریکی بنا شده‌اند. تو با من همراه شوی، جهان در دستانم چیره می‌شود. تو مرا باور کن! باور کن تا دگر لبخندهایم دروغین نباشد. مرا قانع کن که تمامی این صحنه‌ها، توهم من است. تو به من بگی دیوانه‌ام می‌پذیرم. فقط حرفی بزن! سکوتت بر دلم چنگ می‌اندازد.

  • نام کتاب: در امتداد پگاه
  • ژانر: معمایی، جنایی/ عاشقانه، تراژدی
  • نویسنده: کیانا سبزی
  • صفحات: 82
دانلود دلنوشته فراموشی

خلاصه کتاب: هنگام طلوع خورشید و آغاز فروغ، چشمانم به ساعت دیواری دوخته می‌شوند. زیر ل*ب با خود تا عدد سه می‌شمارم. سه ثانیه از کرورها ثانیه‌ای که به زیستن مشغول هستم گذشته؛ اما ل*ب‌های من به خنده مهمان نشده است. همچنان چهره‌ای عبوس، چشمان گود افتاده و ماهیچه‌های دهانی که به سمت پایین خم شده است؛ مهمان صورتم است‌. آه! ده ثانیه شد و من خبر ندارم که پس از این ده ثانیه، زیستنم پنج قرن ادامه می‌یابد یا پنج ثانیه. خبر دارم که ثانیه‌ای دیگر جزء‌ وقایع زندگی‌ام محسوب می‌شود؟ ثانیه‌ها به‌سرعت برق و باد می‌گذرند و مانند گردبادی مرا گیج می‌کنند؛ اما همچنان صورتم، میزبان چهره‌ای عبوس است. پس از سالیان سال به پایین خم کردن آن ماهیچه‌ها دیگر به سمت بالا نمی‌آیند. خبر ندارم تکان خوردن عقربه‌های بعدی ساعت دیواری را در تیله‌‌ی چشمانم نظاره‌گر هستم یا ثانیه‌ای دیگر وجود ندارد؛ اما بازهم دچار احساس زیبایی به نام.‌.. یاد نمی‌آید؛ فراموشش کرده‌ام. چه می‌نامیدم‌اش؟ لبخند؟! واژه‌ای غریب است؛ واژه‌ای که علی‌رغم گذر طوفانی ثانیه‌ها هنوز با آن آشنا نشده‌ است‌. نگاهی به دیوارهای ترک‌خورده می‌اندازم. به تار عنکبوت‌ها، در نیمه‌باز زنگ‌زده و پالتویی که سال‌‌هاست روی چوب لباسی آویزان شده و خاک گرفته است. فراموش کرده‌ام! این‌ها چه زمانی پدید آمده‌اند؟ این‌جا کجاست؟ از چه زمانی روی این صندلی چوبی نشسته‌‌ام؟ حافظه‌ی خود را از دست داده‌ام. فراموش کرده‌ام. فراموش کرده‌ام در چه زمان و مکانی زندگی می‌کنم. فراموش کرده‌ام. چه کسی هستم. فراموش کرده‌ام چگونه با لبخند به صورت عبوس‌ خود زینت دهم. فراموش کرده‌ام خودم را دوست داشته باشم‌. ذهنم بی‌وقفه در حال به یاد آوردن وقایع است. در بیشه‌ی فراموشی گم گشته‌ام.

  • نام کتاب: فراموشی
  • ژانر: تراژدی
  • نویسنده: Catbird
  • صفحات: 13
ورود کاربران

  • کیمیااین رمان ماله خیلی وقت پیشه???? اولین قلمم یبار ویرایشش زدم اما از دستم رفت خلاص...
  • Zahrajafarianسلام به شماره 09195199153 در ایتا یا تلگرام پیام بدید...
  • سونیاسلام من ثبت نام کردم اما نمیدونم چطوری رمانم رو براتون ارسال کنم اگه امکانش هست...
  • Zahrajafarianسلام ایمیل بدید taakroman233@gmail.com...
  • Zahrajafarianلینک مشکل نداره اگر باز نمیشه براتون ایمیل بدید بفرستم taakroman233@gmail.com...
  • Zahrajafarianسلام در حال ترجمه هست...
  • Zahrajafarianسلام لینک مشکل نداره روی این لینک بزنید http://dltaakroman.ir/%D8%B1%D9%85%D8%A7...
  • پریترخدا جلد آخرم بزارید خسته شدم هر روز چک میکنم...
  • helenسلام من نمیتونم رمان و دانلود کنم چرا؟...
  • helenسلام ببخشید من نمیتونم رمان و دانلود کنم چرا؟...
درباره سایت
تک رمان
دانلود رمان از طریق سایت تک رمان در دسترس بوده و نویسندگان می توانند رمان خود را در انتشارات تک رمان منتشر کنند. سایت و انجمن تک رمان در تاریخ 1398/8/20 راه اندازی شده است.
آمار سایت
  • 453 نوشته
  • 7 محصول
  • 879 کامنت
  • 11 کاربر
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " تک رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.