تک رمان
دانلود رمان
تک رمان
پست های ویژه

دانلود رمان دون جوانی

دانلود رمان دون جوانی

خلاصه:

داستان در ارتباط با زندگی یه پسری هست که به دون ژوانیسم مبتلاس و باوجود روابط زیادی که داره اما هیچ جنس مخالفی توزندگیش نیست که حضور دائمی داشته باشه!
شخصیت داستان ما موقعیت اجتماعی بالایی هم داره یک خلبان بزرگ و حرفه ای،کسی که بیشتر پرواز های بین المللی رو هدایت میکنه…
پایان خـوش

دانلود رمان دون جوانی

نویسنده : mahtabiii75

ژانر: عاشقانه_اجتماعی

قسمتی از رمان

با تقه ای که به در خورد پلک هایم را باز کردم و خیره ی سقف شدم…

-پاشو دختر صبح شده…جیران گیز…دو دای

تمام شب خوابم نبرده بود…مدام از این پهلو به آن پهلو میشدم…

-صبح بخیر…

صبح بخیری از پشت در گفت و صدای قدمهایش را شنیدم که از اتاق دور شد… از جا بلند شدم و کش و قوسی به تنم دادم… لحاف تشکم را جمع کردم و داخل کمد دیواری گذاشتم… لباسهای مرتبی پوشیدم و همانطور که شالم را روی سرم مینداختم از اتاق بیرون زدم…

-سلام…

قلبم به تپش افتاد و دستم روی شال سر خورد… نگاهم را بالا کشیدم… علیرضا بود که به دیوار تکیه زده بود و منتظر نگاهم میکرد… زیر لب سلامی دادم و خواستم به سمت حیاط قدم بردارم که با دستهایش مانع شد…

-دیروز حرفاتو زدی و رفتی… اجازه ندادی جوابتو بدم…

دندانهایم را محکم روی هم فشار دادم… چرا نمیرفت؟چرا مرا به حالم خودم رها نمیکرد…؟

-مگه جوابی هم مونده؟

دستی به موهایش کشید…

-بله مونده… من…

دستم را به نشانه ی سکوت بالا بردم و وسط حرفش پریدم…

-دلم نمیخواد چیزی بشنوم…

-ولی من میخوام بگم…

ابروهایم در هم گره خورد…بدجور از دستش ناراحت بودم بدجور…

-ببین علیرضا… بیا بی خیال همه چیز بشیم خب؟من هیچ چیزی ندیدم… هیچ چیزی هم نمیدونم…با خیال راحت برو دنبال زندگی پنهانیت به منم هیچ مربوط نیست…

دستهایش را داخل جیب شلوارش فرو برد…

-من برای کارم توجیح دارم…شاید برای تو قابل قبول نباشه اما برای من هست… سودا من هیچ وقت دلم نمیخواست توهمچین تصوری از من داشته باشی که نمک خوردم و نمکدون شکستم…

-خواه ناخواه این کارو کردی… از اعتماد پدرم سو استفاده کردی… خدا میدونه دیگه چه چیزایی رو از ما مخفی نگه داشتی

-تو منو اینطوری شناختی؟یه نمک به حروم دروغگو؟آره…

دلم برای سوز صدایش پر میزد… برای سیبک گلویش که مدام بالا پایین میرفت آتش میگرفت…ولی…باید تمام میکردم… برای یکبار هم که شده بود این ریسمان پوسیده را باید قطع میکردم…

آثار پیشنهادی ما برای شما عزیزان :

رمان درحال تایپ امید رهایی (جلد دوم) نوشته deimos

رمان درحال تایپ جادوی سیاه نوشته گروهی از کاربران انجمن 

 دانلود رمان سقف کاغذی نوشته بهارگل 

دلنوشته بن‌بست آتش نوشته آتش غلامی 

 

  • اشتراک گذاری
مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    دون جوانی
  • ژانر
    عاشقانه_اجتماعی
  • نویسنده
    Mahtabiii75
  • طراح کاور
    آتش غلامی
  • صفحات
    ۵۰۱
  • منبع تایپ
    www.taakroman.ir
لینک های دانلود
اگر نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید
درباره maryam banoo
مریم مرشدزاده هستم، مدیریت کل سایت و سرپرست بخش کتاب
کامنت ها

ورود کاربران

  • کیمیااین رمان ماله خیلی وقت پیشه???? اولین قلمم یبار ویرایشش زدم اما از دستم رفت خلاص...
  • Zahrajafarianسلام به شماره 09195199153 در ایتا یا تلگرام پیام بدید...
  • سونیاسلام من ثبت نام کردم اما نمیدونم چطوری رمانم رو براتون ارسال کنم اگه امکانش هست...
  • Zahrajafarianسلام ایمیل بدید taakroman233@gmail.com...
  • Zahrajafarianلینک مشکل نداره اگر باز نمیشه براتون ایمیل بدید بفرستم taakroman233@gmail.com...
  • Zahrajafarianسلام در حال ترجمه هست...
  • Zahrajafarianسلام لینک مشکل نداره روی این لینک بزنید http://dltaakroman.ir/%D8%B1%D9%85%D8%A7...
  • پریترخدا جلد آخرم بزارید خسته شدم هر روز چک میکنم...
  • helenسلام من نمیتونم رمان و دانلود کنم چرا؟...
  • helenسلام ببخشید من نمیتونم رمان و دانلود کنم چرا؟...
درباره سایت
تک رمان
دانلود رمان از طریق سایت تک رمان در دسترس بوده و نویسندگان می توانند رمان خود را در انتشارات تک رمان منتشر کنند. سایت و انجمن تک رمان در تاریخ 1398/8/20 راه اندازی شده است.
آمار سایت
  • 453 نوشته
  • 7 محصول
  • 879 کامنت
  • 11 کاربر
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " تک رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.