تک رمان
دانلود رمان
تک رمان
پست های ویژه

دانلود رمان خیانت جالبی بود


دانلود رمان خیانت جالبی بود 

نام رمان کوتاه: خیا‌نت جالبی بود

ژانر: عاشقانه/تراژدی

نویسنده: الهه کریمی

طراح جلد: green voice 

ویراستار و کپیست: Moon✦

خلاصه رمان: آرزو که سال آخر دانشگاه است، عاشق پسری به نام معراج می‌شود که هیچ توجهی به او ندارد، آرزو با دوستانش نقشه‌ای می‌چیند که معراج را وابسته به خود کند و موفق هم می‌شود، اما نقشه جایی به‌هم می‌ریزد که دوست آرزو هم دلباخته‌ی معراج می‌شود و …

دانلود رمان خیانت جالبی بود


دانلود رمان خیانت جالبی بود برشی از رمان 

بارون نم‌نم ‌می‌بارید و هر چه غروب نزدیک‌تر می‌شد ابرها قرمز و زرد می‌شدن، هوای خنکی بود و حس‌و‌حال ل*ذت‌ بخشی داشت، کل شهر آروم بود، دریغ از ذهنِ آشفته و پر از فکروخیالِ من. بعد از کمی روندن وقتی رسیدم از ماشین پیاده شدم و نگهبانی که جلوی در ایستاده بود سوئیچ ماشینم رو گرفت و بردش پارکینگ. به رستوران شیک و مجلل روبه‌روم نگاهی کردم و وارد شدم، کنار در ایستادم و با چشم دنبال اشکان گشتم که یک خدمتکار اومد و گفت:

– خوش اومدید، شما مهمانِ…؟

– مهمان آقای یگانه‌ام.

– بله بفرمایید از این طرف.

تشکر کردم و پشت سرش قدم برداشتم، از دور اشکان رو دیدم که سر یک میز نشسته بود و از پنجره بیرون رو نگاه می‌کرد، به نظر خیلی کلافه می‌اومد مدام ساعتش رو چک می‌کرد. خدمتکار من رو تا میز همراهی کرد و رفت. اشکان تازه متوجه من شد که پوفی کشید و از سر خوشحالی یه لبخند عمیق نشست رو لباش، مطمئناً فکر می‌کرد نمیام سرقرار، خودم هم مطمئن نبودم که بیام. خندید و گفت:

دانلود رمان خیانت جالبی بود

– دیگه داشتم ناامید می‌شدم.

– اما من الان این‌جام.

– اومدنت خیلی برام با ارزشه، بفرما بشین.

تا خواستم بشینم صندلی رو برام عقب کشید، با کمی اخم تشکر کردم و نشستم، اون هم رو به روم نشست و نو*شی*دنی داغی که از قبل روی میز بود گذاشت جلوم، ازش تشکر کردم و نگاهم رو به طرف پنجره دادم تا بالاخره حرفش رو شروع کنه، اما اون منو مستقیماً به من زل زده بود.

اصلاً احساس خوبی نداشتم دلم می‌خواست زودتر حرفش رو بگه و من از این‌جا برم. یه جورایی حس می‌کردم تمامِ من متعلق به کسی دیگه‌ست من حق ندارم این‌طوری با کسی تنها باشم. خیلی موذب بودم، واسه همین گفتم:

– خب آقا اشکان، میشه زودتر صحبت کنیم؟

– عجله نکن تازه رسیدی.

و بعد گارسون رو صدا زد و یه اشاره‌هایی بهش کرد که نفهمیدم چی بود. کمی بعد گارسون با یه دسته گل رز قرمز اومد و دادش به اشکان و رفت، اشکان گل‌ها رو گرفت جلوم و گفت:

– این برای توعه امیدوارم خوشت بیاد.

ازش گرفتم تشکر کردم و گذاشتم کنارم.

اشکان گفت:

– رز قرمز دوست نداری؟ اکثر دخترها رز قرمز رو با هیچ گلی عوض نمی‌کنن.

– چرا اتفاقاً خیلی دوست دارم.

– ولی انگار اصلاً خوشت نیومد.

با انگشتر توی دستم بازی کردم و گفتم

– آقا‌ اشکان لطفاً اگه میشه زودتر حرفت رو بگو.

– چشم، هرچی شما بخواین.

صداش رو صاف کرد و با اون چشم‌های رنگیش یک‌بار دیگه تو چشمام نگاه کرد و با استرسی که تو صداش موج می‌زد گفت:

– با من ازدواج میکنی؟

دانلود رمان خیانت جالبی بود

خودم رو واسه شنیدن این حرفش کاملاً آماده کرده بودم که اصلاً جا نخوردم، از قبل هم می‌دونستم بهم علاقه‌مند شده چون رفتارهاش عین رفتار‌های من بود وقتی اون رو می‌دیدم. یه لحظه از ته قلبم آرزو کردم که الان اون جای اشکان، رو به روم نشسته بود و بهم پیشنهاد ازدواج داده بود. قبل از اینکه بغضم به اشک تبدیل بشه سریع گفتم:

– نه!


جهت سفارش چاپ کتاب یا فروش الکترونیکی رمان با ایمیل taakroman233@gmail.com یا ایتا و تلگرام 09195199153 در ارتباط باشید


پیشنهاد ما به شما:

در انتظار قاصدک ها 

دستنوشته های اشک 

شاید داستان تو باشد

تقاص یک بازی 

شرایط چاپ کتاب 


  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب
آرزو که سال آخر دانشگاه است، عاشق پسری به نام معراج می‌شود که هیچ توجهی به او ندارد، آرزو با دوستانش نقشه‌ای می‌چیند که معراج را وابسته به خود کند و موفق هم می‌شود، اما نقشه جایی به‌هم می‌ریزد که دوست آرزو هم دلباخته‌ی معراج می‌شود و ...
مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    دانلود رمان خیانت جالبی بود
  • ژانر
    عاشقانه، تراژدی
  • نویسنده
    الهه کریمی
  • ویراستار
    Moon✦
  • طراح کاور
    Green voice
  • صفحات
    205
لینک های دانلود
اگر نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید
  • 338 روز پيش
  • Zahrajafarian
  • 2,799 بازدید
  • 0 کامنت
کامنت ها

ورود کاربران

  • Zahrajafarianسلام بله...
  • Zahrajafarianروی لینک دانلود نگه دارید بزنید باز کردن در برگه جدید...
  • ایماناَه اَه پر از غلط املایی اعصابم خورد شد 🤬🤬🤬...
  • ℋ𝒶._.𝒸ℋگـر یـوسـف قـلـ♡ـب زلـیـخـا بـشـکـسـت تـا اَبـد پـاے زلـیـخـا بـنـشـسـت ؛ گـَرچـ...
  • ساراسلام. لینک خرابه...
  • HADISEHسلام یه سوالی داشتم... من دارم رمان مینویسم و میخوام انتشارش بدم ... شما اینجا ر...
  • Parastooواقعا از تمام زحماتتون ممنونم انگار ک ی تیکه از قلبم کنده شده بود ولی الان سر جا...
  • Zahrajafarianدر انجمن رمان نویسی تک رمان عضو شید...
  • Zahrajafarianبه شماره 09195199153 در تلگرام پیام بدید یا ایتا...
  • مریمmaryamdastfal82@gmail.com...
درباره سایت
تک رمان
دانلود رمان از طریق سایت تک رمان در دسترس بوده و نویسندگان می توانند رمان خود را در انتشارات تک رمان منتشر کنند. سایت و انجمن تک رمان در تاریخ 1398/8/20 راه اندازی شده است.
آمار سایت
  • 497 نوشته
  • 11 محصول
  • 924 کامنت
  • 11 کاربر
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " تک رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.