خلاصه کتاب:پسری سرد و مغرور در جستجوی گم کرده خویش اسیر چشمانی معصوم و بیگناه میشود. دختری تنها و بیکس اسیر در جنگ میان انتقام و حسادت، وارد ماجرایی میشود که پر از رمز و رازهای نهفته است.دَستانی زورگو، خودخواه و مغرور پر از عقدههایی ناخواسته که بر روی ماجرا حاکمیت دارد؛ حاکمی ناشناس و خودخواه اسیر در حسادتی کودکانه!
خلاصه کتاب:
ریحانه، دختر جوانی که پس از فوت پدر، با گذشتن از آمال و آرزوهایش، با قدرتی به وسعت دریا، بار خانوادهاش را به دوش میکشد. درست در قلهی سختیها تصمیمِ اشتباهی میگیرد و میان باتلاق دردسر میافتد. ریحانه که با هر دست و پا زدن بیشتر در باتلاق فرو میرود، برای رهایی از دردسر به طنابِ غریبهای چنگ میزند که باعث میشود سرنوشت برای هر دویشان جور دیگری رقم بخورد... .
خلاصه کتاب:
پسری از تبار کردستان، که روزگار طناب تباهی بر گردَنش آویخته. وی برای ادامه زندگی و پرداخت قرضش،ناخواسته وارد یک باند مواد مخدر میشه و زندگیش از فرش به عرش میرسه از طرفی هم عشق دوران کودکی و نوجوانیش رو از دست میده.بعد گذشت سالها دوباره روزگار دو معشوق رو بر سر راهم قرار میده اما این بار همه چیز فرق کرده...
خلاصه کتاب:
رمان های عاشقانه همیشه یکی از پرطرفدارترین رمان ها هستند و افراد زیادی به خواندن رمان عاشقانه علاقه دارند. برای دانلود رمان عاشقانه به صورت pdf یا خواندن رمان در حال تایپ عاشقانه با تک رمان همراه باشید.
خلاصه کتاب:
خواندن رمان همواره یکی از بهترین سرگرمی ها برای افراد اهل کتاب و مطالعه است و به خصوص در زمان تعطیلات فرصت خوبی برای خواندن رمان وجود خواهد داشت. در ادامه چند مورد از رمان های پرطرفدار و محبوب تک رمان معرفی شده و لینک دانلود آن نیز در دسترس قرار گرفته تا شما مخاطبان عزیز بهترین رمان را برای مطالعه انتخاب نمایید.
خلاصه کتاب:مردی شریک جریانی میشود که نباید!با نجاتِ دختری از دل سیاهی در شبی تاریک، او را اسیر دستانی میکند که تا قبل از آن برایش ناشناس بودند. از همان ابتدا میتوانست تقدیرش را پیشبینی کند؛ آنقدر خود را بدبخت میدید که چیزی به نام رویِ خوشِ زندگی را نمیشناخت! اما خداوند کسانی را در راهش قرار میدهد که…
خلاصه کتاب:این روزها قِید پتوپیچ خوابیدن مقابلِ شومینه یا بخاری را زدهام؛ گرمم نمیکند!
قیدِ چای دارچین با نبات،
حتی قیدِ نقاشی و بامیه را...
این روزها از هر آنچه که تا چندی پیش، دیوانهوار دوستشان داشتم گذشتهام. دلم را زدهاند و منشا این دلزدگی به تو میرسد!
بلند خندیدن را ترک کردهام،
لاک زدن را ترک کردهام،
دیگر بوی خاکِ باران خورده و صدای رعد آرامم نمیکند. همهشان را از سرم در کردهام.
این روزها با خود قهر کردهام.
قیدِ نازکنارنجی بودن را زده و عادتِ کرانچی خوردن را ترک کردهام.
من این روزها حتی خودم را هم ترک کردهام!
من...
من همهچیز و همهکس را ترک کردهام و دلم تو را میخواهد! میخواهم به دیار تو سفر کنم. به جایی حوالیِ بندهای میانیِ انگشتانت؛
یا شاید حتی به جایی حوالیِ گر*دن تا چانهات!
من خود را تَرد کردهام.
من...
من دلم تو را میخواهد و من جز تو؛
تمام جهانم را ترک کردهام!
دانلود رمان از طریق سایت تک رمان در دسترس بوده و نویسندگان می توانند رمان خود را در انتشارات تک رمان منتشر کنند. سایت و انجمن تک رمان در تاریخ 1398/8/20 راه اندازی شده است.
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " تک رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.