خرید مجموعه داستان های درماندگان

Description

 خرید مجموعه داستان های درماندگان 

نام اثر: مجموعه داستانهای درماندگان

نویسنده: احمد آذربخش

ژانر : تراژدی – اجتماعی

ویراستار و کپیست: Moon✦

طراح جلد: الناز حقیقی

مقدمه:

این کتاب را تقدیم می‌کنم به مردم کشورم بخصوص کارگران و قشر ضعیف جامعه که در شرایط بد معیشتی بسر می برند و امیدوارم مرهمی باشد برای دلهای بزرگ و رنج دیده آنان

این مجموعه شامل ۵۰ داستان کوتاه در ژانر تراژدی و اجتماعی می‌باشد.. بعضی از داستانها از ناکامی ها و رخدادهای زندگی نویسنده حکایت می‌کنند و بعضی درون مایه فلسفی دارند .. اما مهمترین نکته کتاب داستان‌هایی ست که از رویدادها و حقایق زندگی روزمره مردم کشورمان ، از فقر و وضعیت معیشت آنها حکایت می‌کند که دردودل همه آنهاست و نویسنده با دقت و ریز بینی به زندگی و اطراف خود توجه کرده است ..

این کتاب مکمل مجموعه اشعار ( در انتظار قاصدک ها ) اثر دیگر نویسنده است و بی شک کسی که مجموعه اشعار و داستان‌ های او را با همدیگر بخواند هم به درک و عمق مفهوم نوشته های او پی می‌برد و هم از خواندن آنها بیشتر لذت می‌برد .. سبک نوشتن او کوتاه و مختصر ست به گونه ای که در چند سطر تا یک صفحه چون شمشیری بران مخاطب را تحت تاثیر قرار می‌دهد

برای خرید مجموعه اشعار در انتظار قاصدک ها کلیک کنید

تعداد صفحات: 100

قیمت: 30.000 تومان

برای خرید از طریق ایتا، تلگرام، ایمیل یا انجمن اقدام کنید.

09195199153

Taakroman233@gmail.com

تنها واریزی ها به شماره کارت 5859831143056926 به نام زهرا جعفریان مورد قبول بوده و امکان خرید از طریق شماره کارت دیگری وجود نخواهد داشت.

در بخشی از خرید مجموعه داستان های درماندگان  می خوانیم:

انگار کسی پاییز را دوست نداشت..

تمیزکار شلنگ آب را در باغچه ای که مدتها بود گل‌هایش خشک شده بود گذاشت و از آن سوی نرده کوتاه حیاط به رفته گری که در کوچه مشغول جارو زدن بود سلام کرد .. پاییز بود و کوچه پر شده بود از برگهای زرد درختان ..

 رفته گر غرولند می کرد و خسته بود انگار پاییز را دوست نداشت ..نزدیک آمد سلامی کرد و گفت : خسته نباشی رفیق سیگار نداری؟ تمیزکار گفت نه نمی‌کشم.. رفته گر سرش را تکان داد وبا حرص گفت : تو کتابها میگن پاکبان..!! پااااک باااان..

 تو کوچه بهم میگن هوی یارو .. سفور… مشتی.. حاجی.. انگار طلبکارن ..

از وقتی همه چی گرون شده .. دیگه از عیدی و انعام هم خبری نیست..

به نرده ها نزدیک شد و گفت ..تو چی چند بهت میدن ..اینجا ..؟؟

باغبونی؟؟ تمیزکار گفت منم اینجا نظافتچی هستم از اون چی آخرش بدم میاد چندشم میشه.. والا ماهی یکبار میام برای نظافت ساختمون ، راه پله و….

 همه کار می‌خوان از آدم بکشن ..برای کار تو خونشون .. پادوییشون .. نوکریشون.. باغبونی و نگهبونی.. آخر سر پول یک ساعت کلاس خصوصی بچه پنج سالشون با منت میدن بهت ..رفته گر گفت انگار همدردیم ها ..

تو هم یه سیگار لازم داری .. دستش را بلند کرد و گفت خسته نباشی و مشغول جمع کردن برگهای طلایی از زمین شد ..

باد می‌آمد و برگهای بیشتری به زمین می افتاد..

جهت چاپ کتاب، انتشار کتاب الکترونیکی و دریافت مشاوره از طریق ایمیل یا ایتا و تلگرام در ارتباط باشید

Taakroman233@gmail.com
09195199153

پیشنهاد ما به شما:

خرید کتاب دستنوشته های اشک

رمان او بدون من منتشر شد!

بیوگرافی نویسندگان تک رمان 

تعرفه تبلیغات تک رمان