از هم گریختهایم، از هم به درون این زمین سرد خاکی فرو میرویم.
گویی تمامی جادهها به شکل گرد در آمدند تا هرچه پایینتر بروی؛بیشتر به نقطهای نزدیک شوی؛ نقطهی مرگ، که در آخر تمام جملهها میآید.
***
دیگر هیچچیز مثل سابق نخواهد بود؛ نه آسمان و نه زمین.
هیچ چیز خودش نخواهد بود.
این قلب؛ دیگر قلب آن آدم سابق، نخواهد بود که به تو بخشیده شده بود.
***
دستانت را، با تمامی گرمای آن، میگیرم و پرواز میکنم به رویایی که هیچ بالی نمیخواهد؛ تا تو دستانت را در امتداد دستانم قرار دهی و با من همدست شوی.
***
گاهی شبها، در بین تاریکی مطلقاش،
قدم میزنم در خیال خود، به بهانهی پرسه زدن برای گرفتن دستان خالیام توسط تو.
دانلود دلنوشته دستانت را به من بده
برای چاپ کتاب و دریافت مشاوره انتشار اثر در انجمن رمان نویسی تک رمان در ایتا و تلگرام 09195199153 در ارتباط باشید یا ایمیل بزنید taakroman233@gmail.com
دانلود رمان از طریق سایت تک رمان در دسترس بوده و نویسندگان می توانند رمان خود را در انتشارات تک رمان منتشر کنند. سایت و انجمن تک رمان در تاریخ 1398/8/20 راه اندازی شده است.
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " تک رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.