گاهی آنقدر بیرحمانه عمل میکند که کل نقشه های فرد نقشه بر آب میشوند.
روند داستان، زندگی دخترک مغرور به نام یاس را روایت میکند.
که فکر میکند میتواند طبق برنامه ریزی هایش عمل کند، اما روزگار برای او نقشه دیگری چیده است.
برشی از رمان در حال تایپ زیر پرچم خون
یاس:
خسته و زخمی سوار ماشین شدم.به زور استارت ماشین رو زدم و پام رو گذاشتم رو گ*از. میخواستم هرچه سریعتر از این مکان دور بشم. به لباسام نگاهی انداختم. انگار از جنگ جهانی اول برگشتم. خلاصه با سرعتی که میرفتم نمیدونم چطوری رسیدم مقر فرماندهی. جری تا منو دید با پنبهای که دستش بود اومد سمتم:
– اوه یاس خیلی به خودت زحمت دادی صورتت پر خونه.
تک خندهای زدم و صورتم رو مثل کسایی که خودشون رو دست بالا میگیرن کردم و گفتم:
– تو که از خوی وحشی من خبر داری جری.
اومد تا پنبه رو به صورتم نزدیک کنه که با حرکت دستم مانعش شدم:
– الان میخوام برم دیدن رئیس.
– اوه باشه! فقط حواست باشه الان دیوید یکم عصبیه.
– من حلش میکنم.
خندان و بدون گوش دادن به ادامه حرف های جری به سمت اتاق دیوید حرکت کردم. سوار آسانسور شدم و به طبقه بالا رفتم، به سمت چپ ک اتاق دیوید بود حرکت کردم. تق تق در زدم. با صدایی که میشد عمق اعصبانیتش رو حس کرد گفت:
– بیا تو.
وارد اتاق شدم و بعد از سلام نظامی در رو پشت سرم بستم، که دیدم اخماش بدجوری توهمه. برای همین گلوم رو صاف کردم و با اعتماد به نفس و صدایی صاف و روشن گفتم:
– قربان، همه چی طبق خواسته شما پیش رفت، دیگه لازم نیست نگران باشید.
با حالت عصبی و چهره عصبی تر گفت:
– توکه همه شونو نفرستادی به جهنم، درسته؟
چقدر گیر میدن مهم اینکه انجام شده دیگه، مثلا اگه اونا میخواستن زنده برگردن اینجا چی میشد! هیچی با پا*ر*تی و نفوذ دوباره ازاد میشدن. منم صورتی با ابرو های درهم کوبیده شده گرفتم و صدامو کمی خشن کردم و گفتم:
– خب چاره ای جز کشتنشون نبود!
رمان در حال تایپ زیر پرچم خون
دستش رو محکم کوبید به میز. وقتی دستش رو کوبید به میز ناخودآگاه چشمام بسته شدن اما خب سریع به خودم اومدم که گفت:
– قربان، به زخم های من نگاه کنید! فکر میکنید میتونستم تنهایی از پس اون باند خلافکار بر بیام و اونا رو بیارم اینجا! اونم زنده! بیسیم هم از دستم افتاد که نیرو خبر کنم! نزدیک بود صد دفعه بمیرم!
جهت دریافت راهنمایی برای نام نویسی در انجمن رمان نویسی تک رمان یا چاپ کتاب ازطریق ایتا یا تلگرام در ارتباط باشید Taakroman233@gmail.com 09195199153
مونا کاربر انجمن رمان نویسی تک رمان رمان در حال تایپ زیر پرچم خون را به تازگی منتشر کرده است. برای مطالعه رمان پلیسی جنایی زیر پرچم خون به قلم مونا کاربر تک رمان کلیک کنید.
مشخصات کتاب
نام کتاب
زیر پرچم خون
ژانر
پلیسی جنایی عاشقانه
نویسنده
مونا
اگر نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید
دانلود رمان از طریق سایت تک رمان در دسترس بوده و نویسندگان می توانند رمان خود را در انتشارات تک رمان منتشر کنند. سایت و انجمن تک رمان در تاریخ 1398/8/20 راه اندازی شده است.
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " تک رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.
چقدر شخصیت راوی داستان داش مشتی بود????
ممنون از حضور شما