تک رمان
دانلود رمان
تک رمان
پست های ویژه

دانلود رمان خنجری از جنس دل آسا

دانلود رمان خنجری از جنس دل آسا

 

 


دانلود رمان خنجری از جنس دل آسا

قسمتی از رمان:


ازماشین پایین اومدم، نگاه سردم رو به چهره ی همیشه خونسرد راننده ام دوختم :
-می تونی بری ویلیام، باید به دیدن پدرم برم عصر برای رفتن به استودیو می بینمت موفق باشی و
سعی کن مثل همیشه به موقع این جا باشی و من رو عصبانی نکنی!
ویلیام نگاه همیشه خونسردش رو به نگاهم خیره کرد و با احترام همیشگی ش لبخند کمرنگی به روم
زد:
-چشم مادمازل می دونید که من همیشه تحت فرمان شما بودم پس بدونید هرگز خطایی ازم سرنمی
زنه !
-اوه ممنونم!
به سمت ورودی عمارت رفتم و نیم نگاهی به دو نگهبان جلوی در انداختم که یکی از اونا ازم پرسید:
بدون این که کوچک ترین توجهی بهش بکنم وارد شدم و نگاهم ازهمون لحظه ی ورود به مکث سگمشکلی پیش اومده مادمازل؟
نگهبان افتاد که توی باغ کوچولوی گوشه ی حیاط مشغول ولگردی بود و با سوت من لحظه ای سرش
رو برگردوند و با دیدنم پارسی به نشونه ی آشنایی انجام داد، نفس عمیقی کشیدم و قدم هام رو
تندتر برداشتم تا پدر رو بیش از این منتظر نذارم…

با ورودم به داخل عمارت خدمتکار مخصوصم امیلی جلو اومد و نگاه مهربونش رو به نگاه بی تفاوت
من دوخت :
-امری ندارید مادمازل ؟
ابروهام رو به نشونه ی منفی باال انداختم و با نگاهی به سالن پذیرایی پرسیدم :
-پدر مهمون داره؟

-بله مادمازل، چند تن از شرکای قدیمی به منظور دیدار با پدرتون تشریف آوردن!
به سمت پله های دوبلکس وسط سالن رفتم و در همون حال رو به امیلی گفتم:
-به محض رفتنشون به من خبر بده توی اتاقم هستم!
با ورود به اتاقم نفس راحتی کشیدم، این اتاق تنها مکانی بود که توش احساس راحتی می کردم وچشم.
دلم نمی خواست هرگز ترکش کنم، روی تختم نشستم و چکمه های مشکی فوق العاده گرمم رو از پام
بیرون آوردم تا موقعی که امیلی برای صدا کردنم بیاد وقت زیادی می مونه و می تونم کمی استراحت
کنم…
از موقعی که یادم می یاد چشم هام رو توی این عمارت باز کردم همه چیز داشتم ولی از لحاظ محبت
لنگ می زدم، طبق معمول همه چیز رو باهم بهت نمی دن که باالخره باید برای یه چیزی حسرت
بکشی تو زندگیت و این موضوع حقیقتی س انکار ناپذیر!
تقه هایی به در اتاق خورد که تند نقاب همیشگی م رو روی صورتم گذاشتم و زمزمه کردم :
-بیا!
امیلی با قدم های آروم داخل اتاق شد و با احتیاط به چشم هام زل زد :
-پدرتون منتظر هستن !
پس از رفتنش کمی مکث کردم و بعد از اون بلند شدم و مجدد چکمه هام رو پوشیدم و از اتاق خارجخوبه، می تونی بری!

دانلود رمان خنجری از جنس دل آسا


دانلود رمان


پیشنهاد ما برای شما:


رمان های کامل شده تک رمان:

دانلود رمان آخرین شبگیر

دانلود رمان مهجور عشق جلد دوم خواهرخوانده

دانلود رمان زیرنویس نگاه تو

دانلود رمان زیرنویس نگاه تو ۲


  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب
داستان درمورد یه دختره که طی شنیدن یک راز تصوراتش از زندگیش کاملا به هم می ریزه!

اون راز مربوط می شه به گذشته اش و باعث تمام کمبودهایی بوده که دل آسا دختر داستان ما همیشه اون ها رو حس کرده.

اون قسم می خوره که مهره های اصلی که توی این راز دست داشتن رو نابود کنه و بهشون ضربه ی سختی بزنه!

اون باید تلاش کنه و قوی باشه تا بتونه گذشته ی نابود شده اش رو جبران کنه پس وارد بازی خطرناکی می شه و به اصطلاح با دم شیر بازی می کنه...!
مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    خنجری از جنس دل آسا
  • ژانر
    عاشقانه، اجتماعی
  • نویسنده
    مهدیه مومنی
  • ویراستار
    گلبرگ
  • طراح کاور
    Tessa
  • منبع تایپ
    تک رمان
لینک های دانلود
اگر نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید
  • 410 روز پيش
  • فاطمه تاجیکی
  • 254 بازدید
  • 0 کامنت
درباره فاطمه تاجیکی
فاطمه تاجیکی هستم موسس سابق سایت و انجمن تک رمان؛ نویسنده، منتقد، طراح، مدرس نویسندگی...
کامنت ها

ورود کاربران

  • کیمیااین رمان ماله خیلی وقت پیشه???? اولین قلمم یبار ویرایشش زدم اما از دستم رفت خلاص...
  • Zahrajafarianسلام به شماره 09195199153 در ایتا یا تلگرام پیام بدید...
  • سونیاسلام من ثبت نام کردم اما نمیدونم چطوری رمانم رو براتون ارسال کنم اگه امکانش هست...
  • Zahrajafarianسلام ایمیل بدید taakroman233@gmail.com...
  • Zahrajafarianلینک مشکل نداره اگر باز نمیشه براتون ایمیل بدید بفرستم taakroman233@gmail.com...
  • Zahrajafarianسلام در حال ترجمه هست...
  • Zahrajafarianسلام لینک مشکل نداره روی این لینک بزنید http://dltaakroman.ir/%D8%B1%D9%85%D8%A7...
  • پریترخدا جلد آخرم بزارید خسته شدم هر روز چک میکنم...
  • helenسلام من نمیتونم رمان و دانلود کنم چرا؟...
  • helenسلام ببخشید من نمیتونم رمان و دانلود کنم چرا؟...
درباره سایت
تک رمان
دانلود رمان از طریق سایت تک رمان در دسترس بوده و نویسندگان می توانند رمان خود را در انتشارات تک رمان منتشر کنند. سایت و انجمن تک رمان در تاریخ 1398/8/20 راه اندازی شده است.
آمار سایت
  • 453 نوشته
  • 7 محصول
  • 879 کامنت
  • 11 کاربر
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " تک رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.