تک رمان
دانلود رمان
تک رمان
پست های ویژه

دانلود رمان آتشگر گیتی ملینا نامور


دانلود رمان آتشگر گیتی ملینا نامور 

نام اثر: آتشگرگیتی

نویسنده: ملینا نامور

ویراستار: Pegah.a 

کپیست و طراح جلد: Lunika 

ژانر: عاشقانه، تراژدی، اجتماعی، معمایی

خلاصه: گیتی، دختری رنج کشیده که با فهمیدن ازدواج آتش با خواهرش، دل‌شکسته‌تر از قبل به زندگی ادامه میده؛ اما این بین خیانت خواهرش درد بیشتری رو براش فراهم می‌کنه تا جایی که تصمیم می‌گیره زندگی همه رو به آتش بکشه و ناخواسته باعث دل‌شکستگی‌های زیادی میشه. در این بین آتش تصمیم داره واقعیت بزرگی رو به گیتی بگه و… .

دانلود رمان آتشگر گیتی ملینا نامور


مقدمه:

 ب*وسه از ل*ب‌های تو بر لبان مرده‌ام جان می‌دهد.

فروغ فرخزاد

در بخشی از رمان آتشگر گیتی می خوانیم:

«گیتی»

برگ‌ها رو بین پاهام خرد کردم. مثل بقیه دیگه هیچ‌کس برام مهم نبود. مگه من براشون مهم بودم؟ مگه برای خانواده‌ام مهم بودم؟ مگه برای آتش مهم بودم؟ مهم نبودم! مهم نبودم که بین اون‌همه بدبختی ولم کردن! مهم نبودم! مهم نبودم که وقتی نیاز به یه امید برای ادامه زندگی داشتم کسی نبود! کسی نبود بهم بگه نترس زنده می‌مونی. چه‌قدر حال روحیم بد بود. چه‌قدر نیاز به امید داشتم. اون روزها دیگه مطمئن بودم دارم می‌میرم و تو همون روزها بود که فهمیدم اون کسایی که یه عمر عاشقشون بودم، فقط یه نقاب بودن. یه نقاب روی صورت برای از بین بردن اون ذات کثیف! چه‌قدر تلاش کردم باور نکنم؛ اما خودشون زورم کردن که باور کنم و بفهمم اون‌ها اصلاً من رو نمی‌خواستن.

با صدای دختر بچه‌ای سرم رو سمتش بردم.

– خاله ببخشید میشه اون توپ رو به من بدید؟

به زیر صندلی پارک خیره شدم. توپ رو دستش دادم و لبخند زدم. بذار بدون عذاب وجدان لبخند بزنم؛ چون من ذاتم خوبه؛ ولی اگه واقعاً مثل اون‌ها بودم، اخم می‌کردم و رفتاری بدی انجام می‌دادم. بذار این دختر از چند نفر لبخند ببینه تا حداقل بدونه شاید تعداد کمی هنوز آدم‌های خوب هستند. من که دیگه ندیدم. دیگه هیچ‌کس رو ندیدم که واقعاً خوب باشه. بلند شدم و به سمت خونه‌مون رفتم.

باز جلوی کوچه‌مون وایساده بود. خواستم قبل از این‌که ببینتم برم؛ اما خیلی دیر شد. سمتم اومد و قبل از هرکاری از سمت من، سیلی توی گوشم خوابوند و روی زمین پرتم کرد. خواستم چیزی بگم؛ اما با صدای بابا لال شدم.

دانلود رمان آتشگر گیتی ملینا نامور 

– آتش، پسرم چی شده؟

اما با دیدن من اوقاتش تلخ شد و به سمتم اومد و اون هم یه سیلی مهمونم کرد.

– دختره‌ی ع*و*ضی، گمشو از این‌جا! گمشو!

– بابا به‌خدا، من… .

– خفه شو گیتی!

گریه کردم. اشک ریختم. بغض کردم. چرا این‌جوری شد؟ چه اتفاقی افتاد؟ زندگیم چرا این شکلی شد؟ آتش چرا این‌جوری شد؟ مگه قرار نبود با هم آینده‌مون رو بسازیم؟ با قرار گرفتن دست گرمی روی دست‌هام دوباره کورسوی امید توی دلم روشن شد؛ اما با سیلی خوردن از همون دست، اشک‌هام راه خودشون رو پیدا کردن.

– گیتی خدا لعنتت کنه! اگه می‌دونستم… خدایا، خدا لعنتت کنه! بدبختمون کردی. خدا لعنتت کنه.

_ مامانم، مامان هانیه! مامانم به‌خدا من نکردم. به‌خدا تقصیر من‌ نبود.

آتش: دقیقاً تقصیر توی ع*و*ضی بود.

چشم‌هام، مگه نگفته بود خیلی قشنگه؟ پس دیگه چرا حتی توی این چشم‌ها نگاه هم نمی‌کرد؟ چرا متهمم می‌کردن؟ چرا؟ چه‌قدر سخت شد. چرا اومدم این‌جا؟ اصلاً مگه روان‌پزشکم نگفت ازشون دور باش؟

دستم رو مشت کردم. بلند شدم و توی چشم‌های همشون نگاه کردم و جلوی پاهای همشون تُف کردم.

– تف به پدری تو! تف به مادری تو! تف به عاشقی تو! مگه من ‌بچه‌تون نیستم؟ آخه نامردا من این‌همه زجر کشیدم؛ ندیدین!

دانلود رمان آتشگر گیتی ملینا نامور 


پیشنهاد ما به شما:

در انتظار قاصدک ها 

خرید رمان شولای برفی

دستنوشته های اشک 

شاید داستان تو باشد

تقاص یک بازی 

شرایط چاپ کتاب 



  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب
گیتی، دختری رنج کشیده که با فهمیدن ازدواج آتش با خواهرش، دل‌شکسته‌تر از قبل به زندگی ادامه میده؛ اما این بین خیانت خواهرش درد بیشتری رو براش فراهم می‌کنه تا جایی که تصمیم می‌گیره زندگی همه رو به آتش بکشه و ناخواسته باعث دل‌شکستگی‌های زیادی میشه. در این بین آتش تصمیم داره واقعیت بزرگی رو به گیتی بگه و... .
مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    دانلود رمان آتشگر گیتی ملینا نامور
  • ژانر
    عاشقانه، تراژدی، اجتماعی، معمایی
  • نویسنده
    ملینا نامور
  • ویراستار
    Pegah.a
  • طراح کاور
    Lunika✧
  • صفحات
    130
لینک های دانلود
اگر نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید
کامنت ها

ورود کاربران

  • Zahrajafarianسلام بله...
  • Zahrajafarianروی لینک دانلود نگه دارید بزنید باز کردن در برگه جدید...
  • ایماناَه اَه پر از غلط املایی اعصابم خورد شد 🤬🤬🤬...
  • ℋ𝒶._.𝒸ℋگـر یـوسـف قـلـ♡ـب زلـیـخـا بـشـکـسـت تـا اَبـد پـاے زلـیـخـا بـنـشـسـت ؛ گـَرچـ...
  • ساراسلام. لینک خرابه...
  • HADISEHسلام یه سوالی داشتم... من دارم رمان مینویسم و میخوام انتشارش بدم ... شما اینجا ر...
  • Parastooواقعا از تمام زحماتتون ممنونم انگار ک ی تیکه از قلبم کنده شده بود ولی الان سر جا...
  • Zahrajafarianدر انجمن رمان نویسی تک رمان عضو شید...
  • Zahrajafarianبه شماره 09195199153 در تلگرام پیام بدید یا ایتا...
  • مریمmaryamdastfal82@gmail.com...
درباره سایت
تک رمان
دانلود رمان از طریق سایت تک رمان در دسترس بوده و نویسندگان می توانند رمان خود را در انتشارات تک رمان منتشر کنند. سایت و انجمن تک رمان در تاریخ 1398/8/20 راه اندازی شده است.
آمار سایت
  • 496 نوشته
  • 11 محصول
  • 924 کامنت
  • 11 کاربر
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " تک رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.