Warning: Invalid argument supplied for foreach() in /home/taakroma/public_html/wp-content/plugins/litespeed-cache/src/cdn.cls.php on line 84

Warning: implode(): Invalid arguments passed in /home/taakroma/public_html/wp-content/plugins/litespeed-cache/src/cdn.cls.php on line 94
دلنوشته غمگین انجمن رمان نویسی تک رمان - تک رمان دلنوشته
تک رمان
دانلود رمان
تک رمان
پست های ویژه
آخرین ارسال های انجمن
  • مطلبی وجود ندارد !

 


دلنوشته غمگین انجمن رمان نویسی تک رمان

دلنویس های زیادی در بخش ادبیات انجمن به نوشتن دلنوشته غمگین می پردازند. در ادامه معرفی دلنوشته غمگین انجمن رمان نویسی تک رمان آورده شده و لینک دانلود آن ها قرار گرفته است.

کتاب: شانه های خیابان

ژانر: تراژدی

نویسنده: ستاره لطفی، مهتا عزیزی

دلنوشته غمگین انجمن رمان نویسی تک رمان

خیلی وقت است که جهانم بوی ماتم می‌دهد.

سیاهی چشمانم به دلم رخنه کرده، روحم در خلعی عمیق دست و پنجه نرم می‌کند؛

در تاریکی محض گم شده‌ام، غرق شده‌ام.

صدایی نجوا گونه نامم را فریاد می‌زند، گاهی هم صدای عربده‌اش گوش فلک را کَر می‌کند.

این شب‌ها سر بر شانه‌ی هر خیابان که گذاشتم،

صح*نه تدفین آرزوهایم دلم را چنگ زد و داستان من از نو آغاز شد؛

گویی زمان راهی برای رفتن پیدا نمی‌کند.​

برای مطالعه قوانین ارسال دلنوشته در انجمن رمان نویسی تک رمان کلیک کنید.

 

کتاب: شرم کنید!

ژانر: تراژدی اجتماعی

نویسنده: ستاره لطفی

«جای شیفتگی نبود. تمام‌شان خنجر زدند بر احساساتمان!»

نمی‌دانم چرا شمایی که ذهنتان جا مانده‌ است، برای چه حق نظر دارید؟!

البته هزاران درود بر شرف گذشته!

در زمان فعلی که شما غرق در خرافات و جهل و نادانی هستید؛

دلنوشته غمگین انجمن رمان نویسی تک رمان

تیشه می‌زنید به ریشه‌ی نسل جدیدتان!

به گفته‌ی شما آبرو حکم می‌کند بر احساس و تمامی عاشقان باید چنگ بزنند بر گلوی احساس‌شان. نکند آبرو خدشه بردارد و د*ه*ان یک مشت یاوه‌گوی باز شود!

پا بر روی دند‌ه‌ی عقب گذاشته‌اید و می‌شتابید به سوی نادانی.

در جامعه‌ای که عشق، منفور و بدنام نامیده شده است، جای زیستن نیست.

عشق همان دارایی است که قوت می‌بخشد به عمق جانت.

و حال با گفته‌ی چند یاوه‌گوی خرافات‌پسند،

نامش بد شده.

دوست عزیزی را دیدم.

با جهل و نادانی تمام،

عشق را منفور می‌دانست و با وقاحت تمام از آن بدگویی می‌کرد.

گویی با این حس لطیف پدرکشتگی داشت!

و اما از تک‌تک سخنانش،

بیماری و خرافات‌پسندی می‌ریخت و می‌شد به راحتی حدس زد که چقدر بی‌آگاهی است.

گر نباشد نان شب و امید به سر آمدن حیات،

تپش‌‌ دل‌ گرمی هست که جانت را غرق در آرامش کرده و بازهم امید تلاش را به تو می‌دهد و آن چیزی نیست جز همان حس «عشق!»

نام کتاب: ساعت عاشقی

ژانر: عاشقانه، تراژدی

نویسنده: صبا نصیری

دلنوشته غمگین انجمن رمان نویسی تک رمان

تو را فراموش کرده بودم؛

حتی عطر موهایت را،

دو چینِ کنار چشمانِ سیاهت را و حتی

آن دو خال روی ساعد دست راستت!

تو را فراموش کرده بودم.

دِگر هیچ‌چیزی از آن لبخندهای کج و معوجت یادم نمی‌آمد؛ اما…

بابا اخبار گوش می‌کرد. از تلویزون، کسی هم‌نامِ تو خوانده شد و… نمی‌دانم!

یکهو طوفان آمد. بوی کاپوچینو زیر دماغم پیچید. دستم بی‌اراده به جستجوی فایل‌های قدیمی در گوشی تازید و… نبش قبر کردم. تمام خاطراتمان را نبش قبر کردم.

آن نگاهت را،

آن پیراهن‌های مردانه‌ی سفید که بی‌اندازه، تو به آ‌ن‌ها می‌آمدی!

آن فایل‌های صوتی و آن صداهای ضبط‌شده‌‌ی لعنتی که همه‌شان روزی تنها دل‌خوشیِ من بود.

نبش قبر کردم.

هم خاطراتمان را و هم خودی که مدتی بود کمتر به کشیدگیِ انگشتانت و آن شاهرگ ب*ر*جسته‌‌ات می‌اندیشید!

نبش قبر کردم و دوباره، ساعتِ عاشقی شروع شد!

دلنوشته غمگین انجمن رمان نویسی تک رمان


پیشنهاد ما به شما:

ثبت‌نام

چاپ کتاب شعر

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب
دلنویس های زیادی در بخش ادبیات انجمن به نوشتن دلنوشته غمگین می پردازند. در ادامه معرفی دلنوشته غمگین انجمن رمان نویسی تک رمان آورده شده و لینک دانلود آن ها قرار گرفته است.
مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    دلنوشته غمگین
  • ژانر
    تراژدی
  • نویسنده
    کاربران تک رمان
اگر نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید
کامنت ها

ورود کاربران

  • Zahrajafarianلینک انجمن https://forums.taakroman.ir/...
  • Zahrajafarianجلد سوم منتشر نشده...
  • مینوچطور میتونم به صورت آنلاین دنبال کنم...
  • مینوچطور میتونم عضویت پیدا کنم و اینکه کجا میتونم جلد سوم آنلاین رو بخونم...
  • مینوچطور میتونم عضویت پیدا کنم و اینکه کجا میتونم جلد سوم آنلاین رو بخونم...
  • ثریامن این رمان رو خوندم عالیهههه من خیلی دوسش داشتم و با تک تک کارکترا مخصوصا افسان...
  • nazninzahraچقدر باهاش گریه کردمممممم چرا انقدر غم‌انگیزززز اخه؟!...
  • کیمیااین رمان ماله خیلی وقت پیشه???? اولین قلمم یبار ویرایشش زدم اما از دستم رفت خلاص...
  • Zahrajafarianسلام به شماره 09195199153 در ایتا یا تلگرام پیام بدید...
  • سونیاسلام من ثبت نام کردم اما نمیدونم چطوری رمانم رو براتون ارسال کنم اگه امکانش هست...
درباره سایت
تک رمان
دانلود رمان از طریق سایت تک رمان در دسترس بوده و نویسندگان می توانند رمان خود را در انتشارات تک رمان منتشر کنند. سایت و انجمن تک رمان در تاریخ 1398/8/20 راه اندازی شده است.
آمار سایت
  • 455 نوشته
  • 8 محصول
  • 885 کامنت
  • 11 کاربر
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " تک رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.