پسری که از خارج میاد تا یه دختر شیطون و غیر قابل کنترل رو تربیت کنه…
این کار واقعا متفاوت خواهد بود. شخصیت ها و نوع داستان متفاوت خواهند بود. در این کار شخصیت اولی خواهیم داشت که پر از اشتباه است. پر از ندانم کاری. پر از خامی و بی تجربگی.
می خواهیم که با هم و در کنار شما به یک پختگی و ثبات شخصیتی در او برسیم. یک بلوغ ذهنی. شخصیت متزلزل و کوچک داستان ما، در انتها پخته و با ثبات و آرام خواهد شد. کسی که با همه کس و همه چیز سر ناسازگاری و عناد دارد، در انتها بالغ و فهیم می شود. حالت باری به هر جهت بودن او رشد خواهد کرد و تبدیل به کسی خواهد شد که برای اهدافش تلاش خواهد کرد.
در این داستان عشق هم خواهیم داشت. عشق و علاقه هایی متفاوت. عشقی پاک. عشقی که خود رشد می کند و می رویاند. عشقی که ورای نیاز های پیش پا افتاده و زمین گیر است. عشق ناپاک هم خواهیم داشت. چیزی که در نهایت محکوم به فناست. چون که از همان ابتدا هم نبوده است. نمی توان چیزی که نیست را هست کرد…
از در اتاقم بیرون رفتم. صدای بلند بلند حرف زدن مامان ملوک می آمد. با مامان بحث می کرد و طبق معمول موضوع بحثشان من بودم. گوش ایستادم. در همان حال نیمی از ذهنم به دنبال این بود که اتوی موهایم را کجا گذاشته ام.
مامان عصبی بود و این کاملا مشخص بود. از بلند بلند حرف زدن و خشم در صدایش می شد حال درونش را تشخیص داد. مامان همیشه آرام بود. برای همه آرام بود. فقط برای من بود که بهی جانی که برای همه مظهر آرامش و محبت بود، تبدیل به بهجت الزمان فخرالدینی می شد.
_مامان خواهش می کنم یکم با من همکاری کنید. کار سختیه؟ من هر کاری درباره آذر می کنم با حرف ها و کارهای شما پنبه میشه. مامان این دختر داره از کنترل من خارج می شه. تو رو خدا بفهمید که من نگرانشم. من مادرشم. آخه کدوم مادریه که بد بچه اش رو بخواد؟
صدای مامان ملوک مثل همیشه آرام و دلنشین بود.
_داری بهش سخت می گیری بهی. این طوری مثل ماهی از دستت لیز می خوره می ره.
صدایشان قطع شد. روی همان دومین پله نشستم و زانوانم را بغل کردم. شده بودم معضلی که بهی جان رو به زانو در آورده بود. بهی جانی که همیشهن محکم و مثل یک صخره در میان طوفان برای همه مظهر استواری بود، حالا در مقابل من پا پس کشیده بود.
_می خوام به فرجام بگم بیاد. شاید اون بتونه رامش کنه. نمی دونم دیگه چی کار کنم!
دانلود رمان از طریق سایت تک رمان در دسترس بوده و نویسندگان می توانند رمان خود را در انتشارات تک رمان منتشر کنند. سایت و انجمن تک رمان در تاریخ 1398/8/20 راه اندازی شده است.
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " تک رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.