دانلود رمان تب کیف چرم مشکی ام را از دست راست به دست چپ متقل میکنم و دستگیره در را پایین میکشم. منشی به محض دیدنم برمی خیزد و سلام می کند. جوابش را می دهم و به سمت اتاقم می روم.
صدایش را می شنوم.
– اولین نوبت امروز ده دقیقه است.
بدون اینکه بچرخم و نگاهش کنم می پرسم:
-به چند نفر وقت دادی؟
-هفت نفر.
به ساعتم نگاهی می اندازم و با درماندگی فکر می کنم”هفت نفر که هر کدام چهل و پنج دقیقه وقتم را می گیرند و کلا می شود شش ساعت و الان هم که چهار ساعت است و یعنی.. تا ۱۰ شب درگیرم…
درماندگی ام را بروز نمی دهم.
دانلود رمان تب
-اکی لطفا یه قهوه بیار واسم! بدون شیر و شکر!
چشمش را می شنوم و وارد اتاق می شوم. کتم را در می آورم و به جا رختی می زنم. دستی به پیراهنم می کشم…
سلام دوستان تک رمانی انجمن تک رمان فعالیت خودش رو آغاز کرده دوستان عزیزی که میخوان در کنار ما باشن لطفا در انجمن ثبت نام کنن و در فراخوان ها شرکت کنن.
یه خبر مهم برای عزیزانی که میخوان نویسنده بشن دوستان انجمن تک رمان با داشتن چند مدرس با تجربه تدریس نویسندگی رایگان رو شروع کرده پس عزیزان برای تدریس نویسندگی عضو انجمن بشید و به یکی از مدیران ما جهت دریافت لینک گروه نویسندگان پیام بدید منتظر حضور گرمتون هستیم.
دانلود رمان از طریق سایت تک رمان در دسترس بوده و نویسندگان می توانند رمان خود را در انتشارات تک رمان منتشر کنند. سایت و انجمن تک رمان در تاریخ 1398/8/20 راه اندازی شده است.
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " تک رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.
ممنون بابت سایت زیباتون و رمانایی که می ذارید
چشم هاتون زیبا می بینه ممنون