خلاصه کتاب:به گمانم آن روزی که خدا خاک تو را مُشت میکرد، حواسش پرتِ جایی شده و از شیشهی باریک و بلورین که حاویِ رنگِ صورتیِ عشق بود، بیشتر برایت استفاده کرده بود. شاید هم کمی بیشتر از بیشتر...به گمانم خدا تو را فقط محضِ ساختن که نه، خدا تو را خلق کرده است. نهایت خلاقیت و هنرش را پایِ چشمهای لعنتیِ تو گذاشته و... خدا شاید تو را نقاشی کرده است.مثلاً چشمانت را با قلمو به رنگ سیاهیِ شب درآورده و پو*ست تنت را سفید، مثل ابرهای پاک و باطراوت آسمان در فصل بهار. ل*بهایت، چکهای از رنگ گُلِ بِه و بهحتم، کشیدگی انگشتان مردانهات را هم از شاخههای خیرهکننده درختان تقلید کرده است.
دکلمه صوتی یلدا این فایل ویژه انجمن تک رمان میباشد و هرگونه کپی برداری پیگرد قانونی دارد
گوینده: Fatemehahmadiکاربر انجمن تک رمان
میکسر: kAmeliyA کاربر انجمن تک رمان
دانلود رمان از طریق سایت تک رمان در دسترس بوده و نویسندگان می توانند رمان خود را در انتشارات تک رمان منتشر کنند. سایت و انجمن تک رمان در تاریخ 1398/8/20 راه اندازی شده است.
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " تک رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.