خلاصه کتاب:
جلوی آینه میایستم.انگشت سر شده و سردم بر تن شیشهای و یخ زدهاش میلغزد. ديدگان بیرنگ و احساسم، تنم را در حبس تن او وجب میکند.به ناگه چیزی در گوشم نعره میکشد: او کسیت؟ از کجا میآید؟ به کجا میرود؟اشکی بیدلیل بر گونهام آتش میزند. او هیچکس نیست. نه از جایی میآید و نه به جایی میرود. او فقط آفریده شده که از ترس خاموشی، به تاریکی پناه ببرد و عاقبت در عمق وجود پر تردید روشنایی گم شود.او فقط هست تا تن آکنده از درد آیینه از فشار فرداها خرد نشود.هست تا نشان دهد خیرگیهای خوشخیالی چندان هم ناگزیر نیست!
دانلود رمان از طریق سایت تک رمان در دسترس بوده و نویسندگان می توانند رمان خود را در انتشارات تک رمان منتشر کنند. سایت و انجمن تک رمان در تاریخ 1398/8/20 راه اندازی شده است.
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " تک رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.