امکان چاپ شعر یا دلنوشته در انتشارات تک رمان وجود دارد. برای چاپ کتابهای دلنوشته و شعر، عزیزان میتوانند شعر یا دلنوشته خود را در انجمن رمان نویسی تک رمان به اشتراک گذاشته و سپس برای چاپ آن اقدام کنند.
خلاصه کتاب:
از کجا باید گفت؟!
اصلا اگر توان گفتن بود که تورا داشتم!
چه مسخره است!
در شهری زندگی کنی که دوست داشتن جرم است!
به علت تعصب!
به علت مردانگی!
کدام مردانگی؟
از چه دم می زنید که من نمی فهمم؟!
مرا به جرم عشق در بند کردید.
مردانگی همین است دگر؟!
خلاصه کتاب:
زیر آسمان شهر قدم میزدم؛باران میبارید.همه عاشقان دست در دست هم بودند زیر چترو من خیس از اشک بودم در زیر باراندلم میخواست در همین نزدیکی یک نفر را پیدا کنم که مرا از تنهایی بیرون آوردو با من قدم بزند!
خلاصه کتاب:
او را همانند دریا، موجدار میدیدم
موجهایی که در اعماقشان حرفهای خاموش و چسب سکوت بر د*ه*انشان زده شده بود. همانند ماهی مرده که خاموشی را برخود احاطه کرده بود! ماهی که خود را به دام صیادش انداخته بود و خاموشی را برگزیده بود! هراسانگیز، خوفناکتر از غرق شدن در افکارش چیزی نمیدیدم! خود را در اعماق وجودش غرق کردم، بدون اینکه بدانم عاقبت خود چیست! شدم همانند نهنگی که از عاقبت خود آگاه است اما باز دوستش داشتم!
خلاصه کتاب:
به راستی که چرا من به حکمی محکوم شدهام که قاضی ندارد؟
چرا میخواهند بیگناهی را پای چوبهدار ببرند؟
مگر بیگناهی هم جرم است؟
فریاد میزنم. فریاد میزنم و امید کمک دارم؛
امّا آخ که نمیدانم چرا همیشه سکوت بر فریاد پیروز است.
چگونه بگویم من نمیخواهم در برابر ناحقهایی که به ظاهر حقاند، سکوت کنم؛
امّا افسوس که من محکوم به این سکوت شدهام...
دانلود رمان از طریق سایت تک رمان در دسترس بوده و نویسندگان می توانند رمان خود را در انتشارات تک رمان منتشر کنند. سایت و انجمن تک رمان در تاریخ 1398/8/20 راه اندازی شده است.
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " تک رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.