خلاصه
داستان این رمان درباره زندگی دختری به اسم ساغر است.
ساغر پدر و و مادر بسیار متعصبی دارد و دو برادر هم دارد که از خودش بزرگتر هستند.
اما ساغر دختری است با شیطنت های بسیار و کودک درون فعالی دارد.
دوست و همکار برادرش عطا که یک فرد مذهبی و خیلی مهریون است با علاقه از ساغر خواستگاری می کند.
آنها با هم ازدواج می کنند و…