دانلود رمان زیر شلاق زمستان نوشته Satiris
خلاصه:
یونس سالهاست که در شکم نهنگ زندگی می کنه.
اون راه می ره، نفس می کشه، غذا می خوره و
لبخند می زنه اما هیچ کدوم اینا واقعی و از صمیم قلب نیستن. نه با عذابی که به خاطر از دست
دادن نازنین در قلبش احساس می کنه…
و به یکباره دست سرنوشت، فرصتی برای جبران در اختیارش می ذاره اما این همه ماجرا نیست.
آیا یونس می تونه با خاطرات تلخ اتفاقات گذشته و تاثیرشون روی زندگی خودش و دیگران مواجه
بشه؟
گرمای هوا نه به بهار و نوروز که به روزهای »خرما پزون« تابستان می ماند.
فقط نه سال داشتم و همانگونه که مدام این طرف و آن طرف را جستجوگرانه دید می زدم، »نازنین« را به سختی در آغوش فشرده و با بیشترین سرعتی که درتوانم بود، می دویدم.
تلاشی به نظر بیهوده، چون سرپناهی درست و حسابی و قابل اطمینان پیدا نمی کردم. باعصبانیت غر زدم:
-نازی، بلوزمو کثیف کردی.
سرش را بالا آورد و با زبان الکن کودکانه اش گفت:
-ببخش داداش یونس.
ولی باز هم بستنی چوبی خود را به پیراهنم مالید. به هر حال، فقط سه سال داشت و نمی توانستم ایرادی به او بگیرم.
اما دانستن این مطلب به جای تسکین من، باعث می شد بیشتر عصبانی شوم.
بی توجه به آژیر حمله ی هوایی که از
بلندگوها پخش می شد، در بغلم لم داده و حالا بستنی
نصفه و نیمه اش را که قبل از سر رسیدن هواپیماهای عراقی
برای او خریده بودم، بین خودش و لباس من تقسیم می کرد.
رمان های پیشنهادی ما برای شما:
رمان های در حال تایپ:
رمان پادام نوشتهShaghayegh_h96
رمان سیب های کال نوشته پارسا تاجیک
رمان جلد دوم امید رهایی نوشته deimos
رمان های کامل شده: