خلاصهی رمان: کاترین، دختری که تمام زندگیاش روی گلوله چرخیده، کنون دچار تحول عجیبی شده است. او میان دوراهی خوب و بد، اسلحه و قلم، گیر افتاده است. سردرگم است و نمیداند چگونه این سراشیبی مملو از آشوب و دشواری را طی کند! او نمیداند در انتها میان اسلحه و قلم، کدام را انتخاب میکند؟
هفتتیری که گلولهاش قلم و خون مقتولهایش را در آن قلم به صورت جوهر پر کرده بود.
من یک هفتتیر عادی مانند باقی هفتتیرها نبودم.
من هفتتیری به نام قلم بودم!
***
کمی از خون جاریشدهی سر مرد به پیراهن سفید رنگش نیز رنگ قرمز بخشیده است. مردم دور جسد خونین و بیجانش حلقه زدهاند و صدای همهمه بسیار رسا به گوش میرسد. مانند یک کودک خردسال سرش را روی آسفالت خیابان گذاشته و به خواب فرو رفته است. نگاه پلیسها به یکی از کرورها مقتول مشکوک در این چند ماه دوخته شده است؛ اما هیچ سرنخی در دست ندارند. دیگر نظاره کردن این سرهای خونین و این ب*دنهای بیجان برایشان عادی شده است؛ حتی مردم مانند قبل با دیدن یک جسد بیجان از هراس جیغهای گوشخراش نمیکشند.
دانلود رمان هفت تیری به نام قلم
حتی دکههای رنگارنگ و شهربازی مقابل خیابان هم نمیتواند کمی از منفور بودن این مکان نفرتانگیز بکاهد؛ کودکان هم از ترس ل*بهای سرخ و کوچکشان را باز نمیکنند و سکوت بر فضا حکم فرمایی میکند. چند صد متر دورتر از صح*نهی جرم، کاترین درحالی که نفسنفس میزند کلت مشکی رنگش را محکم در دستان یخزدهاش گرفته است. قلبش مثل گنجشک میزند و به ساختمانی قدیمی و فرسوده در یکی از کوچه پس کوچههای لندن تکیه داده است. نخستین قتلی نیست که انجام میدهد؛ اما اضطراب به جانش افتاده است.
هر چند دقیقه یک بار با ترس به عقب برمیگردد انگار از سایهی خودش هم میترسد. سرانجام با پرتوهای نور چراغ قوه در تاریکی کوچه با هراس بسیاری به عقب بازمیگردد و مامور پلیس را میبیند که با احتیاط به سمتش میآید. نگاهی به کوچهی بنبست میاندازد و دیواری که کوچه را از پرتگاه مقابلش جدا کرده است. به پلیسی که با آن چراغ قوهی لعنتی به سویش گام برمیدارد هم نظری میاندازد. نفس عمیقی میکشد و درحالی که میان اضطرابهایش سعی میکند خونسرد باشد با لرزشی از هراس در صدایش زمزمه میکند:
– همیشه راه سومی هست!
دانلود رمان هفت تیری به نام قلم
برای چاپ کتاب و دریافت مشاوره در ایتا و تلگرام 09195199153 در ارتباط باشید یا ایمیل بزنید taakroman233@gmail.com
کاترین، دختری که تمام زندگیاش روی گلوله چرخیده، کنون دچار تحول عجیبی شده است. او میان دوراهی خوب و بد، اسلحه و قلم، گیر افتاده است. سردرگم است و نمیداند چگونه این سراشیبی مملو از آشوب و دشواری را طی کند! او نمیداند در انتها میان اسلحه و قلم، کدام را انتخاب میکند؟
دانلود رمان از طریق سایت تک رمان در دسترس بوده و نویسندگان می توانند رمان خود را در انتشارات تک رمان منتشر کنند. سایت و انجمن تک رمان در تاریخ 1398/8/20 راه اندازی شده است.
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " تک رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.