تک رمان
دانلود رمان
تک رمان
پست های ویژه

استراتگوس مرگ

دانلود رمان استراتگوس مرگ داستان از این‌جا شروع می‌شود که هورزاد به بازی گرفته می‌شود! جنگی میان مرگ و زندگی؛ اما این‌بار ورق روزگار برگشته است؛ هورزاد استراتگوس مرگ است. این‌بار او…

نگاهی به رمان:

دانه‌ای مروارید از چشمان زیبایش سرازیر شد. سریع با انگشتش آن را پاک کرد. قلبش آتش گرفته بود. تکه‌ای از وجودش از او دور شده بود؛ چه‌گونه می‌توانست آرام باشد؟ نفس عمیقی کشید و به آسمان پرستاره خیره شد. آسمان این سرزمین همیشه پر از ستاره بود. دلش می‌خواست به اندازه‌ی این ستاره‌ها از این سرزمین و مردمانش دور باشد.

«تو برای من همون عشق پاک سابقی

تو هنوزم عاشقی می‌دونم»

سربازی کنارش ایستاد و احترام گذاشت:

– درود ملکه‌ی من، مشاور دومتون توی سالن اصلی قصر منتظرتون هستن.

– باشه، بگو منتظرمون بمونه.

سرباز سریع احترام گذاشت و دور شد. بعد از اتفاقات اخیر، دوباره رفتارش سرد شده بود؛ چرا که دیگر کشش چنین ماجرایی را نداشت. آرام به سمت ورودی قصر حرکت کرد. بی‌توجه به سربازهایی که هر چندقدم برای حفاظت از قصر ایستاده بودند و با ورود او احترام می‌گذاشتند، خیره به زمین خاکی بود. باد دست نوازش‌گر خود را بر روی درختان و گل‌های محوطه‌ی قصر می‌کشید. همگی، حتی پرندگان به احترام غم ملکه‌ی سرزمینشان سکوت کرده بودند.

به در طلایی‌رنگ قصر که نقش آتش رویش حکاکی شده بود نگاه کرد. سربازان در ورودی را باز کردند و جارچی فریاد زد:

– ملکه‌‌ی اعظم وارد می‌شوند.

مشاور و ملکه‌ی پیشین کنار یکدیگر ایستاده بودند. مشاور سریع احترام گذاشت. بدون آن‌که به اطرافش نگاهی بیندازد، مستقیم به سوی تخت سلطنتی طلایی‌رنگش قدم برداشت. دانلود رمان استراتگوس مرگ از دو پله جلوی تختش بالا رفت به سمت مشاور و مادرش برگشت، لباس بلند قرمزرنگش را که روی آن طرح آتش به رنگ طلایی طراحی شده بود، مرتب کرد و آرام روی تخت نشست. چشمان بی‌فروغش را به چشمان قهوه‌ای‌رنگ مرد روبرویش دوخت.

– درود ملکه‌ی من، حالتون خوبه؟

آب گلویش را قورت داد. دلش کمی، فقط کمی معجزه می‌خواست.

– درود بهداد. دیگه طاقت ندارم، زودتر بگو تونستی کاری کنی یا‌ نه؟

بهداد ترسان نیم‌نگاهی به ملکه‌ی پیشین سرزمینش انداخت و آب دهانش را قورت داد و لرزان لب باز کرد:

– ملکه همه‌چیز پیچیده‌ست…

ملکه داد زد:

– زودتر بگو تونستی کاری انجام بدی؟ توی این موقعیت هیچ از اضافه‌گویی خوشم نمیاد!

– سرورم نتونستیم کاری انجام بدیم.

  • اشتراک گذاری
مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    استراتگوس مرگ (جلد سوم)
  • ژانر
    عاشقانه، تخیلی، تراژدی
  • نویسنده
    فاطمه تاجیکی
اگر نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید
  • 1622 روز پيش
  • فاطمه تاجیکی
  • 477 بازدید
  • 0 کامنت
درباره فاطمه تاجیکی
فاطمه تاجیکی هستم موسس سابق سایت و انجمن تک رمان؛ نویسنده، منتقد، طراح، مدرس نویسندگی...
کامنت ها

ورود کاربران

  • کیمیااین رمان ماله خیلی وقت پیشه???? اولین قلمم یبار ویرایشش زدم اما از دستم رفت خلاص...
  • Zahrajafarianسلام به شماره 09195199153 در ایتا یا تلگرام پیام بدید...
  • سونیاسلام من ثبت نام کردم اما نمیدونم چطوری رمانم رو براتون ارسال کنم اگه امکانش هست...
  • Zahrajafarianسلام ایمیل بدید taakroman233@gmail.com...
  • Zahrajafarianلینک مشکل نداره اگر باز نمیشه براتون ایمیل بدید بفرستم taakroman233@gmail.com...
  • Zahrajafarianسلام در حال ترجمه هست...
  • Zahrajafarianسلام لینک مشکل نداره روی این لینک بزنید http://dltaakroman.ir/%D8%B1%D9%85%D8%A7...
  • پریترخدا جلد آخرم بزارید خسته شدم هر روز چک میکنم...
  • helenسلام من نمیتونم رمان و دانلود کنم چرا؟...
  • helenسلام ببخشید من نمیتونم رمان و دانلود کنم چرا؟...
درباره سایت
تک رمان
دانلود رمان از طریق سایت تک رمان در دسترس بوده و نویسندگان می توانند رمان خود را در انتشارات تک رمان منتشر کنند. سایت و انجمن تک رمان در تاریخ 1398/8/20 راه اندازی شده است.
آمار سایت
  • 453 نوشته
  • 7 محصول
  • 879 کامنت
  • 11 کاربر
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " تک رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.