تک رمان
دانلود رمان
تک رمان
پست های ویژه

دانلود رمان آرام نا آرام

دانلود آرام نا آرام دختری که سکوت کرده، آرام نیست! او درد دارد…

دردی از جنس عشق، غم و خشم… پسری که در تالش به زبان آوردن دختر است، تنها یک مرد نیست! او نیز درد دارد…

دردی از جنس عشق، خواستن و جبران…
دختر و پسر داستان در پیچ و خم زندگیشان به هم بر میخورند!

مردانگی پسر دختر را به وجد می آورد و زنانگی دختر پسر را! اما آیا به وجد آمدن آنها به عشق میرسد؟

دانلود رمان آرام نا آرام

مقدمه:
به نام خدایی به نوشتن شروع میکنم که عشق را در وجود هر آدمی کاشته است.

زندگی آرام بود برای آرام آرام آن روزها؛ اما ناگهان توفانی که تحمیل شد، آن آرام را به نا آرام تبدیل کرد.

فصل اول:
باید رفت! از جایی به جای دیگر باید رفت تا تحول را احساس کرد…
***
(پرهام)
– مامان به خدا دارم میترکم، بسه، سیر شدم واقعا!
مامان: حرف نزن بچه، بخور! ببین پوست استخون شدی، از بس خودت رو درگیر اون انتقالی کوفتی کردی. اگر تو راه ضعف کنی، تصادف کنی بمیری، چه کنم؟
– مامان من، چرا داستان میسازی؟! بابا من به این گندگی کجا شبیه پوست
استخونیهام؟
مامان کف گیر رو بلند کرد.
– پرهام اینقدر با من بحث نکن بچه!
از پشت میز بلند شدم و رفتم تو اتاقم.
کت رو تن کردم و کیف سامسونتم رو برداشتم.
– خداحافظ.
– وایسا پرهام.
ایستادم و برگشتم.
مامان با یک ظرف کوچیک در دست، سمتم اومد.
– این دیگه چیه؟
– صبحانه که درست حسابی نخوردی، حال هم تو راه میری از بیرون میخوری
مسموم میشی، من چه کنم؟ این رو ببر بخور. پرهام قبل خوردن دستت رو بشوری ها.
بو*س*های به گونش زدم و گفتم:
– خدایا! مامان شما این داستانها رو چجوری میسازی؟ خب من برم، دیرم شد، با احمد قرار دارم. فعال خداحافظ.
– خدا به همرات. پرهام تلفنت رو برداری ها!
– چشم گلم!
رفتم تو حیاط و دستم رو تو جیبم کردم، سوییچ نبود. کمی گشتم؛ اما نبود. برگشتم تو اتاقم که روی پادری پیداش کردم، برش داشتم و از خانه زدم بیرون.
موزیکی رو گذاشتم و زیاد کردم. خب، فکر کنم وقت این رسیده که خودم رو معرفی کنم!
من پرهام فرهادی، ۳۴ ساله از نیشابور هستم. روانپزشکی خوندم و میخوام از
نیشابور انتقالی بگیرم و برم مشهد.

شاید براتون سوال بشه که از کجا میخوای انتقالی بگیری؟ خب جواب این است که بنده روانپزشک یک تیمارستان در نیشابور بودم که حال با کمک دوستم احمد، میخوام بیام یک تیمارستان در مشهد.

حال هم دارم میرم مشهد که خونهای رو که احمد پیدا کرده رو اجاره کنم.
در فکر بودم که با تماس پریناز موزیک قطع شد.
تماس رو وصل کردم که صدای شهاب تو ماشین پیچید.

رمان های پیشنهادی:

رمان شلیک آزاد

رمان استراتگوس مرگ

رمان در امتداد مرگ

رمان نمیتونی منو نبینی

  • اشتراک گذاری
مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    آرام نا آرام
  • ژانر
    عاشقانه، تراژدی
  • نویسنده
    t.sh
  • طراح کاور
    ~sunny girl~
  • صفحات
    402
لینک های دانلود
اگر نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید
  • 1570 روز پيش
  • فاطمه تاجیکی
  • 330 بازدید
  • 0 کامنت
درباره فاطمه تاجیکی
فاطمه تاجیکی هستم موسس سابق سایت و انجمن تک رمان؛ نویسنده، منتقد، طراح، مدرس نویسندگی...
کامنت ها

ورود کاربران

  • کیمیااین رمان ماله خیلی وقت پیشه???? اولین قلمم یبار ویرایشش زدم اما از دستم رفت خلاص...
  • Zahrajafarianسلام به شماره 09195199153 در ایتا یا تلگرام پیام بدید...
  • سونیاسلام من ثبت نام کردم اما نمیدونم چطوری رمانم رو براتون ارسال کنم اگه امکانش هست...
  • Zahrajafarianسلام ایمیل بدید taakroman233@gmail.com...
  • Zahrajafarianلینک مشکل نداره اگر باز نمیشه براتون ایمیل بدید بفرستم taakroman233@gmail.com...
  • Zahrajafarianسلام در حال ترجمه هست...
  • Zahrajafarianسلام لینک مشکل نداره روی این لینک بزنید http://dltaakroman.ir/%D8%B1%D9%85%D8%A7...
  • پریترخدا جلد آخرم بزارید خسته شدم هر روز چک میکنم...
  • helenسلام من نمیتونم رمان و دانلود کنم چرا؟...
  • helenسلام ببخشید من نمیتونم رمان و دانلود کنم چرا؟...
درباره سایت
تک رمان
دانلود رمان از طریق سایت تک رمان در دسترس بوده و نویسندگان می توانند رمان خود را در انتشارات تک رمان منتشر کنند. سایت و انجمن تک رمان در تاریخ 1398/8/20 راه اندازی شده است.
آمار سایت
  • 453 نوشته
  • 7 محصول
  • 879 کامنت
  • 11 کاربر
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " تک رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.