«جای شیفتگی نبود. تمامشان خنجر زدند بر احساساتمان!»
نمیدانم چرا شمایی که ذهنتان جا مانده است، برای چه حق نظر دارید؟!
البته هزاران درود بر شرف گذشته!
در زمان فعلی که شما غرق در خرافات و جهل و نادانی هستید؛
تیشه میزنید به ریشهی نسل جدیدتان!
به گفتهی شما آبرو حکم میکند بر احساس و تمامی عاشقان باید چنگ بزنند بر گلوی احساسشان. نکند آبرو خدشه بردارد و د*ه*ان یک مشت یاوهگوی باز شود!
پا بر روی دندهی عقب گذاشتهاید و میشتابید به سوی نادانی.
در جامعهای که عشق، منفور و بدنام نامیده شده است، جای زیستن نیست.
عشق همان دارایی است که قوت میبخشد به عمق جانت.
و حال با گفتهی چند یاوهگوی خرافاتپسند،
نامش بد شده.
دوست عزیزی را دیدم.
با جهل و نادانی تمام،
عشق را منفور میدانست و با وقاحت تمام از آن بدگویی میکرد.
گویی با این حس لطیف پدرکشتگی داشت!
و اما از تکتک سخنانش،
بیماری و خرافاتپسندی میریخت و میشد به راحتی حدس زد که چقدر بیآگاهی است.
گر نباشد نان شب و امید به سر آمدن حیات،
تپش دل گرمی هست که جانت را غرق در آرامش کرده و بازهم امید تلاش را به تو میدهد و آن چیزی نیست جز همان حس «عشق!»
*********
دلنوشتهی دو:
«جای شیفتگی نبود. تمامشان خنجر زدند بر احساساتمان!»
نمیدانم چرا شمایی که ذهنتان جا مانده است، برای چه حق نظر دارید؟!
البته هزاران درود بر شرف گذشته!
در زمان فعلی که شما غرق در خرافات و جهل و نادانی هستید؛
تیشه میزنید به ریشهی نسل جدیدتان!
به گفتهی شما آبرو حکم میکند بر احساس و تمامی عاشقان باید چنگ بزنند بر گلوی احساسشان. نکند آبرو خدشه بردارد و د*ه*ان یک مشت یاوهگوی باز شود!
پا بر روی دندهی عقب گذاشتهاید و میشتابید به سوی نادانی.
در جامعهای که عشق، منفور و بدنام نامیده شده است، جای زیستن نیست.
عشق همان دارایی است که قوت میبخشد به عمق جانت.
و حال با گفتهی چند یاوهگوی خرافاتپسند،
نامش بد شده.
دوست عزیزی را دیدم.
با جهل و نادانی تمام،
عشق را منفور میدانست و با وقاحت تمام از آن بدگویی میکرد.
گویی با این حس لطیف پدرکشتگی داشت!
و اما از تکتک سخنانش،
بیماری و خرافاتپسندی میریخت و میشد به راحتی حدس زد که چقدر بیآگاهی است.
گر نباشد نان شب و امید به سر آمدن حیات،
تپش دل گرمی هست که جانت را غرق در آرامش کرده و بازهم امید تلاش را به تو میدهد و آن چیزی نیست جز همان حس «عشق!»
تمامیتان یک مشت خطاکار هستید که سر خود را زیر برف نمودهاید.
نقاب شرم را بر روی پوستهی بیحیایی کشیدهاید و نمیخواهید بفهمید با این یاوهگوییها به جایی نمیرسید. اندکی افکارتان را رشد دهید در این جامعهی بسی ویران.
دانلود رمان از طریق سایت تک رمان در دسترس بوده و نویسندگان می توانند رمان خود را در انتشارات تک رمان منتشر کنند. سایت و انجمن تک رمان در تاریخ 1398/8/20 راه اندازی شده است.
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " تک رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.
خسته نباشید. قلمتون مانا ^-^
عالی بود خسته نباشین❤️
تبریک میگم عزیزم
قلمت جاوید
درود.
ممنونم از همگی و زحمات تیم تک رمان🍃❤️
خسته نباشی، قلمت مانا.
عالی بود خسته نباشید 👏🏻🌺
به به🤩 خداقوت بهت💖
قلمتون مانا خسته نباشید🌹
عالی بود خسته نباشید
احسنت👏
عالی بود نویسنده عزیز.ممنون از سایت تک رمان و نویسنده عزیز قلمتون مانا