معرفی رمان در حال تایپ دریاچه ای در دل کویر شامل معرفی نویسنده و ژانر رمان می باشد. برای مطالعه رمان دریاچه ای در دل کویر اینجا کلیک کنید.
نام رمان: دریاچه ای در دل کویر
نویسنده: mahsa_f کاربر انجمن تک رمان
ژانر: عاشقانه، اجتماعی
خلاصه: رادمهر برای پیوستن به مادر و دختر مورد علاقه اش که در یک کشور خارجی هستند باید سهم الارث پدری را بگیرد تا به وسیله ی آن بتواند در خارج وارد بیزینس مشترک با دختر مورد علاقه اش شود .
پدرش داوود مروت پور که قصد ندارد پسرش را برای همیشه راهی کشوری بیگانه کند دادن سهم او را از اموال خویش مشروط به ازدواج با دختری می کند که انتخاب خودش است. رادمهر مردد بین قبول این شرط یا رفتن به خارج بدون سهم الارث تصمیم می گیرد با در جریان قرار دادن مادر و دختر مورد علاقه اش این شرط را قبول کند…
معرفی رمان در حال تایپ دریاچه ای در دل کویر
مقدمه:
کجای جهانم بودی، وقتی که نطفه ی غم آبستن استمراری بینهایت ، اما بیهوده ام میکرد ، و بیهدف چون تختهای رها بر امواج دریا به بیراههها میرفتم…
کجا بودی که راه، درد شد و بیراهه، تسکین…
که عشق اگر فرصت کشف میداد آرزو داشتم آنقدر زنده بمانم تا بدانم لحظهای که بیراههها دامن تنهاییام را میگرفتند تو با کدام توجیه بیراهه را هم میبستی…
معرفی رمان در حال تایپ دریاچه ای در دل کویر بخشی از رمان:
آریانا:
صورتم زیر دست متبحر آرایشگر بود و قلبم زیر ساطور تیز اشکهای گیتی بانو…
آنقدر پدر با الفاظ بد صدایش میزد که وقتی گیتی بانو خطابش میکردم خوشحالتر میشد تا مادر.
درست مثل وقتهایی که در اوج غمهای ریشهدار زندگیاش چهره ی زیبای شکسته اش را تمجید میکردم و دلش را میبردم و لبخند میزد و همان لبخند تمام روزم را می ساخت…
اما امروز قادر نبودم غمخوارش باشم . امروز جرأت نمی کردم ل*ب به واژه باز کنم…
امروز اگر تمام جهان به پای اشک هایم می نشستند جهان خالی مي ماند و قلبم از تراوش اندوه کم نمی آورد…
چه بر سرم آمده بود؟ داشتم عروس همان مَردی میشدم که از او میان تمام خصایص موجود در دنیا ،فقط اخمهایش را به خاطر داشتم؟
گریه امان نمیداد…
زورم به زمانه نمی رسید…
معرفی رمان در حال تایپ دریاچه ای در دل کویر
این دومین باری بود که برایم خط چشم میکشیدند بار اول از شدت گریه گریم لعنتی را هم پاک کرده بودم و آرایشگر خوشذوق با آن ناخنهای مانیکور شده و عطر دلانگیز فرانسوی، با آن لباسهای مارک و لفاظیهای از سر جذب مشتری ، با آن صورت بزک شده و جذاب ، انگار که هیچگاه در عمرش نه دردی کشیده و نه رنج و غمی دیده از شدت تعجب نگاهش را بین من و گیتی بانو و مهدیه میچرخاند…
چه میدانست فقر یعنی چه؟ چه میدانست درد سفره ی خالی و شکم گرسنه متعلق به کجای جهان که نه ،کجای همین شهری است که خودش در آن زندگی میکند؟
چه میفهمید ازدواج زورکی چه دردی دارد که پدرت با دیدن یک خواستگار ثروتمند قید احساس و قدرت انتخابت را بزند و بگوید دهانت را ببند و برو .
اگر قصد چاپ رمان یا داستان خود به صورت مشترک یا مستقل را دارید، ازطریق راه های ارتباطی موجود با ما در تماس باشید.
دانلود رمان از طریق سایت تک رمان در دسترس بوده و نویسندگان می توانند رمان خود را در انتشارات تک رمان منتشر کنند. سایت و انجمن تک رمان در تاریخ 1398/8/20 راه اندازی شده است.
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " تک رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.