گرفتارت شدم؛ اما نمیدانی.
هوادارت شدم؛ اما نمیخواهی.
من اینجا منتظر میمانمت جانم .
تو را گویم بمان؛ اما نمیمانی.
*****
قلب من خاموش شد با رفتنت .
قلب من بی هوش شد از دیدنت .
دیده میدوزم به در تا بینمت،
قفل در وا میکنی میبینمت.
*****
نگاهت میکنم؛ اما نگاهم را نمیبینی.
صدایت میکنم، افسوس !دستانم نمیگیری .
به این عاشق نگاهی کن که محتاجت بمانم من.
تو را میخواهمت، افسوس! در قلبم نمیشینی.
******
ستایش کنم من تو را با دلم،
نیایش شدی بر زبانم، ل*بم.
مرا قابلی دان که خواهم تو را،
که خواهش کنم لحظه لحظه تو را.
******
به دریا رسیدم، صدایش شنیدم.
رها بود و تنها، ولی با تسلّا.
به دور از لئیمی، وفا در کریمی.
صبا را خبر کرد، مروّت ب*غ*ل کرد.
که ای باد عاشق، ببَر نامهام را.
به باری تعالی، بگو این وفا را.
بگو با مرادم، بیاید سراغم.
بگو از خدایی، نگو از جدایی.
که گر جان بخواهد؛ کنم جان فدایش.
که باشد به دور از بدی در جهانش.