گوشهایم پر شده از صدای تپش. دو نبض یک جسم “تاپ توپ”، “تیک تاک” قلبم در رقابت با ساعت کم آورده. نبض دقایق سریعتر میزند.
اطلاعات فایل دلنوشته
نام دلنوشته: نبض دقایق
منبع تایپ: انجمن تک رمان
ژانر (موضوع): عاشقانه، تراژدی
وضعیت: تکمیل شده
اطلاعات تیم اجرایی
نویسنده: آشا آریا(“AshoB”)
طراح جلد: AlmaBerry
ویراستار: م.صالحی
کپیست: bitkian
دانلود دلنوشته نبض دقایق
قسمتی از دلنوشته:
من دختر لجبازی هستم؛ لج میکنم با هرچه بر مدار خوشنودی من نچرخد. عقربههای ساعت را عقب میکشم تا هنوز برای برگشتن وقت داشته باشی. مهم زمان جهان من است. ایرادی ندارد اگر بیرون از خانهی من ساعتها از موعود بازگشتت گذشته باشد.
****
بیا کمی دیوانه باشیم. مثلاً علیرغم دردهایمان بخندیم. دیوانه بودن حال خوبیست. باور کن؛ از روی تجربه میگویم.
****
یک لحظه صبر کن. میشنوی؟ مرگش را فریاد میزند. ساعت، مرگ ثانیه را فریاد میزند؛ اما هیچکس حواسش نیست. اهالی این دیار فریادها را نمیشنوند. سکوت کن؛ بلکه سکوتت به گوش کسی برسد.
****
هوا گرگ و میش است. نه از گرگ و میشهای دم طلوع آفتاب. از آن گرگ و میشهایی که دلم با خودش درگیر است و نمیداند شاد است یا اندوهگین! معمولاً بعد از گرگ و میش هوایم ابری، تا حدودی بارانی میشود.
****
موزون و آهنگین بر تـن سرد پنجره تازیانه میزنند قطرههای باران و کلاویههای خاک نشسته به آواز خوشش غبطه میخورند. لبخندی که خودسرانه جا خوش میکند کنج لبمان! ثانیهها را کش بده. میخواهم به کنسرت آسمان گوشِ جان فرا دهم.
دانلود رمان از طریق سایت تک رمان در دسترس بوده و نویسندگان می توانند رمان خود را در انتشارات تک رمان منتشر کنند. سایت و انجمن تک رمان در تاریخ 1398/8/20 راه اندازی شده است.
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " تک رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.
خسته نباشی آشوب جان. قلمت مانا💚🌸