در گودی چشمهای من یک گنجشک هست
که بی محابا اشک میریزد.
دزدکی
فریاد میزند
شب آغاز شده
واژهها یکی پس از دیگری در من، سرازیر شدند.
گنجشک کوچک مملوء از احساسات
زیر پلکهایم نشستهاست
چشم میدوزد
به آوارگی اشکهایم
چشممی بندد سپس،
گویا او
ز من دلگیر است…
ثناء(جیرجیرکِ آبی)
اطلاعات فایل دلنوشته
نام دلنوشته: در گودی چشم
منبع تایپ: انجمن تک رمان
ژانر (موضوع): عاشقانه، تراژدی
وضعیت: تکمیل شده
اطلاعات تیم اجرایی
نویسنده: جیرجیرک آبی
طراح جلد: ترلان
ویراستار: fzramacani
کپیست: kiyana
سخن نویسنده:
موجود نمیباشد.
دانلود دلنوشته در گودی چشم
قسمتی از دلنوشته:
ل*ب بدوز و هیچ مگو با من
که لا به لای د*ر*د، پنهانم،
کمی سخن تلخ کافیاست برایِ من،
که اشکها بر روی گونههایم بدرخشند.
***
من اگر چشم ندوختم به در من اگر منتظر آمدنت نیستم من تو را در لحظاتم دارم در شلوغیهای هراسانگیزم من تو را لحظه به لحظه پشت ساعت میشمارم. سخت میشود منتظرِ تو ماندن اما داشتنت برایم یک توهم شده اشت…
***
و من زیر خروارها “گذشته” زخمهای خاطراتم، آزارم میدهند…
***
اگر خورشید میتابید و آن روزها را روشن تر میکرد اکنون آفتابگردانی بودم که در پی پرتوی نازکی از نور تمام آسمان را با تو میگشت.
دانلود رمان از طریق سایت تک رمان در دسترس بوده و نویسندگان می توانند رمان خود را در انتشارات تک رمان منتشر کنند. سایت و انجمن تک رمان در تاریخ 1398/8/20 راه اندازی شده است.
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " تک رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.
خسته نباشی جیرجیرک خوش قلم?
[…] دانلود دلنوشته در گودی چشم […]
خیلی قشنگه?قلمت مانا جانانم