شارلوت برای درمان افسردگی خود همراه با همسر و فرزند کوچکش، به خانهای روستایی رفته است و مدتی را در آنجا زندگی میکند. داستان این کتاب، زندگی نویسنده در همین دوران را بازگو میکند و از مشکلات روانی بانوان در این بازهی تاریخی سخن میگوید.
خیلی به ندرت پیش میآید که افراد عادی مانند جان و من برای تابستان، تالارهای اجدادی را انتخاب کنند.
یک عمارت استعماری، یک ملک موروثی، میتوانم بگویم یک خانهی جنزده، که ارتفاع آن برابر با ساختمانهای عصر رمانتیک دارد.
با این حال، من با افتخار اعلام خواهم کرد که چیز عجیبی درباره آن وجود دارد؛ وگرنه چرا باید اینقدر ارزان اجازه داده شود و راحت رها شود؟ و چرا اینهمه مدت بدون اجاره مانده باشد؟
البته جان به من می خندد، البته در امر ازدواج چنین توقعی وجود دارد.
جان بینهایت اهل عمل است. او هیچ صبر و اعتقادی ندارد و از خرافهها بشدت وحشت دارد و آشکارا با هر صحبتی در مورد چیزهایی غیرقابل دید و حس صحبت شود، تمسخر می کند.
جان پزشک است، و شاید – البته این صحبتها را با هیچ زندهای نمیگویم؛ اما این کاغذ مرده است و خیال من را راحت می کند – شاید این یکی از دلایلی است که من سریع خوب نمیشوم همین باشد.
میبینید او باور نمیکند که من بیمار هستم! چه کاری میتوان کرد؟
دانلود ترجمه کاغذ دیواری زرد
در بخشی از کاغذ دیواری زرد می خوانیم:
وقتی که یک پزشک بلندمرتبه و شوهر کسی، دوستان و اطرافیانش را اطمینان بدهد که موضوع مهمی جز افسردگی زودگذر یا تمایل خفیفی به تشنج، چه کاری بر میآید؟
برادر من هم یک پزشک است و او هم همین حرفها را میزند.
بنابراین به من فاسفیت یا فاسفایت یا هر اسمی که دارد به علاوه داروهای مقوی، سفر، هواخوری و ورزش تجویز کردهاند. مرا از «کار» تا وقتی که کاملاً بهتر شوم منع کردهاند. شخصاً با نظر آنها موافق نیستم. فکر میکنم یک کار مطلوب همراه با هیجان و تغییر برای بهبودی من بهتر باشد، خواهد بود؛ اما چه کاری از دست آدم بر میآید؟
برای مدتی با وجود ساز مخالف آنها مینوشتم؛ اما من را خسته میکرد! چرا که باید با حیلهگری و دور از چشم آنها مینوشتم در غیر این صورت با مخالفت شدید آنان روبهرو میشدم.
دانلود ترجمه کاغذ دیواری زرد
گاهی تصور میکردم اگر مخالف کمتری با این کارم وجود داشت، میتوانستم فعالیت بیشتری داشته باشم.
اما جان میگوید بدترین کار ممکن که من میتوانم انجام دهم فکر کردن در مورد وضعیت کنونیام است و اعتراف میکنم که این کار همیشه باعث میشود که احساس بدی به من دست بدهد.
بنابراین این موضوع را رها میکنم و بیشتر دربارهی خانه صحبت میکنم.
مکانی کاملاً دور افتاده. از جادهی اصلی هم فاصله زیادی دارد. میشود گفت تقریبا سه مایل با روستا فاصله دارد.
این خانه پرچینها، دیوارها، دروازههای بزرگ و قفلهایی دارد که باعث یادآوری مکانهای انگلیسی میشود که اغلب در کتابها خواندهایم.
خانههای کوچک زیاد و جداگانهای برای مردم و باغبانان در این خانه ساخته شده است.
برای چاپ کتاب و دریافت مشاوره انتشار اثر در انجمن رمان نویسی تک رمان در ایتا و تلگرام 09195199153 در ارتباط باشید یا ایمیل بزنید taakroman233@gmail.com
شارلوت برای درمان افسردگی خود همراه با همسر و فرزند کوچکش، به خانهای روستایی رفته است و مدتی را در آنجا زندگی میکند. داستان این کتاب، زندگی نویسنده در همین دوران را بازگو میکند و از مشکلات روانی بانوان در این بازهی تاریخی سخن میگوید.
دانلود رمان از طریق سایت تک رمان در دسترس بوده و نویسندگان می توانند رمان خود را در انتشارات تک رمان منتشر کنند. سایت و انجمن تک رمان در تاریخ 1398/8/20 راه اندازی شده است.
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " تک رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.